با سلام خدمت تمامی دوستان عزیز ... مدتها بود که در بحث اعجاز قرآن و این مقولات بودیم...به امید روزی که بتوانیم یک موضوع ساده از قرآن استخراج نماییم و بتوانیم به مخالفان ارائه دهیم...اما مدتی بود که از مطالب دیگر دور افتاده بودیم و آن هم به علت این است که: 6 روز هفته تمرینات ورزشی دارم و مقولهء شعرو پیانو و کارهای ساخت و ساز و زبان و ... مانع از این شده بود که بتوانم مطلب جدید بنویسم و فقط به پرسش و پاسخ بسنده نمودم... اما نوشته های جدید بنده در مورد راه سعادت شروعی در باره ء ورزش است ... اما ورزش چه ارتباطی با راه سعادت دارد؟؟؟ مسلما یکی از ابعاد تشکیل دهنده ء بشر، جسم اوست... در تمامی ادیان چه ادیان توحیدی چه غیر توحیدی به جسم-ورزش و سلامت او توجه خاصی شده البته بسیاری معتقدند که جسم و روح دو کفهء ترازو هستند که با قدرت یکی ،دیگری تضعیف میشود... اما این اشتباه محض است...برای اینکه این مکاتب که عموما مکاتب یوگاو تناسخی هستند تمرینات خاصی دارند بنام هاتاها که مثلا در سبک یوگا ، هاتا یوگا نامیده شده و تمرینات کششی عجیب و سنگین و حتی تمرینات قدرتی فوق العاده سنگینی دارد مثل حرکت طاووس که با دو دست بطور افقی جسم خود را از زمین بلند می کنید یا حرکت طاووس نر که در حالت ساواسانا عالی همین حرکت را انجام میدهید.... حرکات کششی فوق العاده سخت هم دارد مثل حرکت گاو آهن و حرکات مشهور دیگر ...پس این نیست که حتی سبکهای دینی مثل یوگا هم به بدن توجه نداشته باشند منتها آنها میخواهند اعتدال را در بدن ایجاد نمایند نه حجم عضلانی و مهارتهای ورزشی خاص را... اگر لااقل بخشی از هدف زندگی مادی ما خوشحال بودن و سرزنده بودن است که هست... و اینکه انسان کامل فردی باید باشد که شاد و خوشحال باشد...لازمهء شاد بودن انسان چیست؟؟؟مسلما زنده بودن اوست آنهم در سلامتی قرار داشتن او...البته این هم ساحتهای مختلفی دارد ... تصور میکنم اگر کسی فلج هم باشداین فلج بودن فقط استطاعت او را محدود نموده اما باز هم میتواند در حد خود تحرک داشته باشد و ورزش کند...یک کتاب انگلیسی را حدود15 سال پیش ترجمه میکردم... که در آن راههای خوشبختی را نوشته بود...اولین چیزی را که به آن پرداخته بود سلامتی بود... البته ورزش همیشه ایجاد سلامتی نمی نماید حتی بعضی اوقات به بدن ضرر میرساند که بعدا در این مورد یعنی در مورد چگونه ورزش کردن صحبت میکنیم....پس صحبت این شد که اگر انسان کامل بودن لازمهء داشتن سلامت بدن – آرامش روحی و ... است یکی از راههای آن حتما ورزش کردن و دیگری هنر است مخصوصا موسیقی که در مورد موسیقی بعدا صحبت میکنم... خب حالا کی باید ورزش کرد یا به هنر پرداخت؟؟؟ سالی یکبار در تعطیلات تابستان؟؟؟ ماهی یکبار؟؟؟ببینم شما میخواهید ماهی یکبار به ساحت انسانیت قدم بگذارید؟؟؟؟خیر! شما هر روز باید خود را در تمامی جهات تعالی ببخشید که یکی از این ساحتها تعالی جسم و ورزش نمودن است پس شما باید هرروز ورزش کنید حتی اگر این ورزش نرمش های نیم ساعته باشد...اگر این کار را انجام ندهیم چه میشود؟؟؟هیچی فقط شما یک روز از ساحت انسانی خود خارج شده اید (با توجه به معنای عام انسانیت که تمام جنبه های انسانی را در بر گرفته قبلا گفتیم انسانیت یعنی توجه به تمام جنبه های انسانیت و تلاش روزانه 12 ساعت برای بالابردن ساحتهای جسمی و مادی- روحی- عقلی و تعالی دانش- و فطری یعنی دستوراتی که در نهاد بشر قرار داده شده مثل کمک به کودکان بی سرپرست و...)اما کارهایی که ورزش انجام میدهد به چه درد میخورد؟؟؟ سوای قصه ء دین.... افعالی که شما انجام می دهید تماما برای این است که احساس خوبی داشته باشید ... حتی اگر کسی برای دیگران آرامش خود را فدا میکند باز بعلت خود خواهی خود(که آسایشش را در آرامش دیگران دیده یعنی خواسته جنبهء فطری خود را تقویت کند) این کار را نموده..کسی که خود را زیر تانک می اندازد که دیگران را نجات دهد-شتر مرغی که برای نجات بچهء خود-خود را جلوی شیر ظاهر میکند و ... تماما بعلت این است که اندیشهء فرد این است که آرامش خود را بر اساس نوع دیدگاه خود تامین کند البته عموما این حرکتها ابزاری بدست مفت خوران هست که با اعتقادات شما بازی میکنند و شما را جزو چاقو کشهای خود می نمایند مثل داستان آقایان طالبان و... .
در نبرد احد ...حضرت امر به تشکیل فالانژ داده بودند یعنی مثلثهایی که افراد پشت به پشت هم،آنرا تشکیل داده بودند و دشمن از هر طرف حمله مینمود با شمشیر های مسلمانان مواجه میشد...هر کسی هم که از اضلاع فالانژ کشته میشد فردی از درون فالانژ جای او را میگرفت و مثلث کم حجم تر میشد... و حضرت هم برای تهییج مبارزین موضوعات بهشت و حوریها و ... را برای عربها بیان میکردند...ناگهان یکی از آقایان گفت....بین من تا بهشت بیش از چند قدم فاصله نیست ناگهان از فا لانژ خارج شد و خود را عمدا به کشتن داد حضرت هم فرمود که آقا اگر میخواهید بهشت بروید باید از من تبعیت کرده و از فالانژ خارج نشوید...شرط بهشت رفتن این است.... در هر حال منظور این بود که اگر بنده بنا بر عقیده ام میروم جبهه و .... نباید تاوان عقیدهء خودم را از آیندگان مطالبه کنم(هرچند که حکومتها وظیفه دارند تمام حوایج مجاهدان کشور را تامین کنند)اما اینکه من بگویم چون من جبهه بودم تو الان باید روسری ات را درست کنی و چادر بپوشی یا اینکه چون فلان کس رفته شهید شده تو الان باید به فلان شخص رای بدی و... تماما استفاده ابزاری از بزرگواری کسانیه که شاید جز عرض(آبرو) وطن به هیچ چیز دیگری فکر نمیکردند.... متاسفانه همیشه در تاریخ این بوده و خواهد بود....از بحث دور نشویم...منظور اینکه هر کسی هرکاری انجام میدهد حتی برای دیگران ،صورت ظاهریش برای دیگران و خدا و ... است اما در اصل براساس ذهنیت خودش دارد کار میکند و برای اینکه خودش را دوست دارد- جسم یا روح یا اندیشه های خود را دوست دارد چنین افعالی انجام میدهد.... روی این اصل تمام هدفهای بشر در نهایت برای کسب آرامش است چه آقایی که خودش وهزاران نفر دیگر را برای خدای خیالی خود میکشد چه افراد سود جو که خون مردم را در شیشه میکنند....خب اگر تمام کارها و برآیند تمام افعال منتج به آرامش " من "میشود پس باید منی وجود داشته باشم که شاد باشم و...راه بودن انسان و سالم بودن انسان لااقل یکی از وجوهش ورزش است...ورزش صحیح با عث میشود بعلت خون رسانی زیادتر به مغز،فعالیت آن افزوده شود-دردهای موضعی کم شود-قلب سالمتر شود- از همه مهمتر بیماریهایی مثل افسرگی- ناراحتیهای ذهنی و .... که غالبا بعلت اختلالات هورمونی و .. ایجاد میشود درمان شود ... و فرد همیشه سرحال و بانشاط باشد...یکی از دوستان میگفت:آقا یعنی چی؟ من چک برگشتی دارم حالا برم بدوم چکم پاس میشه؟؟؟ گفتم اولا شما بیجا کردی که چکی کشیدی که موجودی نداشت...من هر زمانی میخواهم چک بکشم اول تلفن میزنم ببینم پولی که امروز مثلا واریز نموده اند به حسابم رسیده یا نه؟اگر رسیده بود بعدا نصف آن مبلغ چک میکشم هیچوقت هم به کسی التماس نکردم که تورو خدا چکت رو به حساب نگذار و صبر کن و ... ممکنه کمتر از حد معمول پول در آورده باشم اما آرامشم را فدای پول نکردم چون پول برای منه نه اینکه من برای پول باشم...من قرض گرفتن را حرام میدونم حتی در تمام عمرم وام بانکی نگرفتم چون نمیخواهم دغدغهء موعد پرداخت را داشته باشم... و آرامشم را برای این موضوعات هزینه کنم اما اگر کسی اجبار داشته باشد وام بگیرد(در موارد حیاتی نه خرید چرخ گوشت و ماشین و ....)ایرادی ندارد... حدیثی دیدم که نوشته بود قرض گرفتن مثل خوردن گوشت سگ (یا مردار)حرامه اما خوردن چنین گوشتی در استیصال از بین میرود....ثانیا "گوش کنید این خیلی مهمه"... این فلسفهء باطل را اشاعه ندهید که < یا همه یا هیچ> یا من باید به تمام خوبیهای دنیا برسم یا باید بروم گدا بشوم.... یا من کنکور باید فقط دندانپزشکی تهران قبول بشوم یا اینکه ترک تحصیل کنم!!! اگر شما مشکل چک و سفته داری دلیل نمیشه که افسردگی هم بگیری-چاق بیقواره هم بشوی- انگل اجتماع هم بشوی- یک فرد نق نقوی غیر قابل تحمل زوار در رفته هم بشوی...اتفاقا برو ورزش کن تا مغز نداشته ات بکار بیفته تا با خون رسانی به آن شاید بتوانی بهتر فکر کنی....بله دوستان عزیز.... اگر شما مشکل خانوادگی دارید-مشکل مالی دارید و ... باید عرض کنم خیلی متاسفم حق دارید که برای این مشکلات ناراحت باشید اما ناراحتیی که بدردتون نمی خورد باید از صد ها آیتم استفاده کنید تا بتوانید از این معضلات عبور کنید و یا تاثیر آنها را کمتر کنید یعنی با ورزش کردن آرامش روحی خود را بیشتر نمایید تا مشکلاتتان کم شود نه اینکه اینقدر غصه بخورید که بیفتید کنج بیمارستان !!! با غش کردن شما و کارهای بچه گانه مشکلات خانوادگی و عشقی و ...ی شما حل نمیشود.من ترجیح میدهم حتی اگر قرار باشد بمیرم(چون با افعال خود محشور میشود) با هیکل متناسب بمیرم نه اینکه کوهی از چربی وزباله های پیتزا و سوسیس و ... باشم تحت عنوان انسان...آخه آدم بدرد خور و کسی که برای خودش ارزش قائله که نباید اندام بشکه ای داشته باشد...مخصوصا خانمها... بعلت اینکه حجاب و حفظ ناموس در اسلام آمده و هیچ جای اسلام توصیه به ورزش بانوان نشده و محدودیتهای فوق العاده ای دارند روز بروز هیکل آنها خراب تر میشود... یا دوچار چربیهای موضعی هستند- یا افرادی بی قواره که هیچ تقارن مناسبی در اندامشان وجود ندارد یا ... که بعدا در مورد اندام ایده آل برای شما صحبت میکنم...آنوقت بجای اینکه کمتر بخورند – یا ورزش کنند ...میروند و کمر بند لاغری میگیرند-یا اینکه میروند در پوست لباسهای گرم و پلاستیکی که چی؟؟؟که چربی را آب کنند!!!خیلی مسخره است...چربی مگه آب میشه؟؟؟؟ چربی باید سوخته بشه نه آب!!! آنهم با تمرینات مخصوصی است که متابولیسم بدن(سوخت و ساز) آنرا بالا ببرد که فرمول آنرا برایتان بعدا عرض میکنم...اینها در سونا و ...فقط آب بدن را از دست میدهند و باخوردن فقط یکی دو.لیوان آب دوباره حجم و وزن بدنشان بر میگردد....پس آماده شوید برای رسیدن به سعادتی که آرزویش را دارید با ورزش ...درپستهای بعدی بیشتر به این موضوع می پردازم
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
دوستان عزیز بیایید گفتگو کنیم....
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.