۱۳۸۸ فروردین ۲۰, پنجشنبه
راه سعادت 10 زندگی سعادتمند
با سلام خدمت شما دوستان عزیز...به به...واقعا به به از این روزهای خوشمزه و ابری و بارانی و هوای پاکیزه و یک عالمه شادی و موفقیت (که بعدا تصویر مدارک جدیدم را در وب برای شما قرار میدهم ...) ببخشید که مدتی نتونستم خدمت برسم برای این که برنامه های جدیدی برای خودم داشتم اما حیف...ایکاش زمان و گسترش آن بیش از 24 ساعت بود...برنامهء روزانهء من اینطوری شده صبحها از ساعت 7 تا9 مطالعه میکنم بعدش هم باشگاه(6 روز در هفته) بعدش هم بعضی کارهای مالی و اقتصادی و رسیدگی به اوضاع و احوال خانه ها و .... بخشی هم برای افعال فطری و توحید عملی و دوباره ...عصر هم کلاس توحید و عرفان تا 12 شب ...هرچی سعی میکنم کلاس کمانگیری را هم به این سیستم اضافه کنم وقت نمیشه چون در این بین حتما باید روزی 2 ساعت نت پیانو بزنم و آموزش هرروزه ء گیتار برای بعضی از دوستان دوره مربیگری بدنسازی دارم که.... تمام این موضوعات را از توحید دارم... توحید به شما میگوید که خدا حکیم است و حقیقت حکیم کار لغو و بیهوده انجام نمیدهد...خب ....این خدا برای چی اینهمه وقت به ما داده؟؟؟برای اینکه با ولگردهای چت رومها حرومش کنیم؟ شاید هم برای ا ینکه راهی برای نابودی این وقت عزیز پیدا کنیم؟؟؟؟ خیر حقیقت حکیم زمانی که برای موجود قرار میدهد زمانی است که برای تکوّن او مورد نیاز است و حتی یک لحظه اش هم نباید از بین برود... و خواست خدا نیست که من و شما این شکلی باشیم چون در اینصورت اینهمه امکانات و اختیار و شرایط تغییر محیطی به ما نمیداد... و در ضمن هر کسی با افعال خود محشور میشود...از زمانی که این وب تاسیس شده دشمنان زیادی پیدا شده اند و من هم آنها را نابود و خاکستر کردم میدونید چجوری؟؟؟ خیلی ساده....جواب کسی که دشمن شما است اینه که هر چند روز یکبار عکسهای موفقیتها و مدارک جهانی و ثروت و اعتبار شما را ببینه ... کسی که دوست شما است خوشحال میشه و کسی که دشمن شما است از سوزش حالش جا میآد.... پس موضوع چیست؟؟؟موضوع بحث انسان است و معنای انسانیت در ادراک جایگاه انسانیت و تکورین 3 ساحت عقلی- مادی و فطری است...ساحت عقلی با آموزشهای و بالابردن ادراک-ساحتمادی به دقت در پرورش قابلیتهای ورزشی،افزایش قدرت مالی، و.... و اعمال فطری افعالی که روح شما را طراوت میدهد اعم از لذت بردن از شعر- و توجه به حس زیبا دوستی مثلا در مورد طبیعت و .... خصوصا کمک به انسانهای دیگر و توحید و .... است...دوست عزیزی نوشت هبود خب نتیجه چی میشه؟ آخرش که همه میمیریم؟؟؟ گفتم دوست عزیز... تو هر ثانیه تبدیل به موجود دیگری میشود که هرگز به آن ساحت بر نمیگردی ....لذت من از صعود به قله دماوند-کلیمانجارو –و ... این نبود که بعد از اینکه قله فتح شد احساس خوبی داشته باشم... بلکه از همان زمانی که من اراده نمودم و به خودم گفتم این وضعیت شایستهء من نیست و من باید 12 ساعت روزانه تغییر ماهوی در وجود خود بدهم،این لذت در وجود من قرار گرفت .آخرش که چی اصلا معنا نداره!!!!شما از اول تا آخر یک سفر کوهنوردی-سفرهای عرفانی(اسفار اربعه) –شعر- موسیقی و ... لذت میبرید و همیشه در اوج سعادت هستید ... مرگ به معنای نابودی نیست بلکه حلول به ساحتی دیگر برای نوع دیگر زندگی است و شما بمحض انسلاخ روح از جسم میدانید با چی تعامل دارید؟؟؟ با خودتان و شایستگی خودتان!! جهنمی اگر باشد(چون ممکن است مشترکاتی نداشته باشیم) هرچه هست مطابق لیاقت شما است... گاهی نظرات فرهاد جن گیر رشتی را میخونم میگم... خدا یا این بد بخت وقتی که مرد با یک فرد ولگرد بی هویت و مسخره و هرزه گرد بیکار و علاف انگل چجوری میخواهد زندگی کند؟؟؟( در قبر برزخی؟)شما هستید که همنشین ابدی خود را میتوانید یک موسیقی دان-استاد-فردی فهمیده یا ... قرار دهید یا یک جانوری مثل نفس زشتی که دارید!!! شمایید که برای خود بهشت به همراه میبرید یا جهنم(چه در دنیا و چه در آخرت)هر کسی لیاقت همان وضعیتی را دارد که در آن است...حتی اگر اختیارش توسط حقیقت مختار دیگری برش خورده باشد که در مورد آن مفصلا توضیح دادم... مثلا همه مینالند که چرا اوضاع اقتصادی فلان و بهمان است...خب...بخودم گفتم ...آقاجان در همین اوضاع اقتصادی خیلی ها هم موفق هستنتد ...من چوب نیستم که نتوانم جایگاه و ساحت خود را تغییر دهم ...در همین 3-4 سال با دقتهایی که داشتم توانستم مقدار وجهی را که داشتم لا اقل 12 برابر کنم ...چون بینظمی –بی پایه و اساس بودن سیستم اقتصادی کشور و آمدن افراد نالایق هم منطق خاص خودش را دارد.... و هیچ کشوری مثل ایران در دنیا ÷یدا نمیشود که بتوانید از نظر اقتصادی رشد کنید.. مثالش را عرض میکنم... اگر امروز شما در فرانسه یک جنسی را بخرید 10 فرانک 10 سال دیگر هم باشد 10 فرانک که نمیشود پولی جمع کرد!!! اما مثلا اگربرنج500 تومانی فردا بشه 5000 تومان پس فردا بشه1000 تومان و ... شما اگر مشغول خرید و فروش باشید با وقت شناسی خود میتوانید یک روزه سرمایه ء خود را 10 برابر کنید... خب دوست عزیزی که گفتی آخرش چی؟ من به شما عرض میکنم اول و آخرش اینه که شما هروز خوشبخت تر و شادتر میشی با دیدن خوشبختی شما دشمنان شما دوگانه سوز میشوند یعنی هم دلشان میسوزه و هم.... .دوستانتان هم شاد میشوند و بعد از انتقال در جهان دیگر با بهشتی که با دست خود از این دنیا میبرید محشور خواهید شد یعنی یک زندگی سراسر شاد و موفقیت آمیز همراه با عرفان و انسانیت و کمک به همنوع...خب این خیلی غیر قابل تحمله؟؟؟؟وقتی شما توحید میخوانید میدانید که باید به جسم خود هم توجه کنید پس ورزش باید برای شما همه روزه باشه نه هفته ای یک روز....موسیقی- هنر یا ...(بشرطی که به آن موسیقی اطلاق شود) باید همه روزه باشه...یک سوال مهم که سالها است جوابش را پیدا نکردم ....دوستان لطف کنند به من بگویند که چگونه میشه طعم بدبختی را چشید ؟؟؟ من 17-18 ساله اصلا رنگ ناراحتی را ندیدم... البته نه اینکهعزیزانم را از دست نداده باشم یا اینکه مشکل نخورده باشم اما مشکلات من را خوشحالتر میکند...چون در من انگیزه ایجاد میکند....خدای من بقدری خوبه که باری اینکه من را تغییر دهد مشکلاتی ایجاد میکند که من تلاش کنم آنها را تغییر دهم و با تغییر خود مشکل من هم عوض میشه ...چرا؟چون هر کسی لیاقت همان وضعی را داره که در آن هست....اگر هم مشکل من با تلاش حل نشود باز به موضوع باارزشتری میرسم.....مهم این است که من دلم برای خودم بسوزه و ببینم این وضع خاکبرسری که هست شایستهء انسان و شان بالای من نیست.... همین قدر که تمام تلاش خود را برای تغییر اوضاعم مینمایم حتی اگر به ظاهر موفق نشوم مهم نیست چون ماهیت انسانی من به کمال خود نزدیک شده چرا؟خوب معلومه....چون کل شیء من علیها فان..... یعنی همه اشیاء مادی و ... نابود میشود...خدا اینها را بعنوان موضوعی در اختیار ما قرار داد ه که با تلاش در کسب آنها ماهیت ممکن الوجودی خود را آنگونه که او لازمهء ساحت ممکن الوجودی ما میداند بر اساس وسع...تغییر دهیم.پس هدف از اندام زیبا و بدون چربی این نیست که من تا ابد الآباد زنده باشم... چون با اینعمل به ذات انسانی خود توجه کردم این یعنی ادراک توحید متناسب با ساحت وسع...خدا انجان کار 100 در 100 درست را از ما نمیخواهد...بلکه خدا میخواهد ما تلاش خود را برای رسیدن به این موضوع داشته باشیم...اگر آرشیو توحید را خوانده باشید متوجه میشوید که خدا اصلا طبع ندارد که از چیزی خوشش بیاد یا بدش بیاد!!!بلکه نزدیک شدن ما به قلل کمال انسانی تعبیری از خشنودی خدا و نزول به درکات نفسانی تعبیری از خشم خدا است...مثل همین ولگردهایی که خوشبختی و سعادت بی حد من یک کمی آنها را دوگانه سوز نموده.... بیایید با هم از زندگیمان لذت ببریم و از موفقیتهای همدیگر شاد باشیم... نه اینکه حسادت کنیم و .... .خدا میدونید برای چی ما را خلق نموده؟؟؟برای اینکه از تمامی این وجود و خلقت نهایت لذت و استفاده را ببریم حتی از بیماری( باادراک حکمت آن و تحولی ذاتی که سبب تحرک علمی و عقلی برای دفع آن میشود که سبب تغییر ماهوی در علم ما میشود)...میشه الان بگید سختی چیه؟؟؟؟ قرار بود در مورد ورزش بنویسم این مقدمه را نوشتم که جواب دوستان باشد امیدوارم خدا یک سر سوزن از شادی و سعادت من را به همه جهان بدهد تا همه دنیا سعادتمند باشند ...و امیدوارم که شما هم با دقت و تغییر خود.... متوجه حرفهای من بشید و حق شادی خود را با تغییر خودتان از خدای خودتان بگیرید...با فعالیت همه جانبه در 3 ساحتی که ذکر کردم و هر روز لااقل به مدت 12 ساعت.... به به که چقدر سعادتمندانه زندگی کردن عالیه.........
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
دوستان عزیز بیایید گفتگو کنیم....
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.