۱۳۸۸ فروردین ۲۶, چهارشنبه

ظهور الاغایی که موسیقی را حرام میدانند

با سلام خدمت شما عزیزان.... جناب"بیکار"محبت کردند و یک سایت را ‏معرفی فرمودند که بد نیست جوابیه ای را هم خدمت ایشان تقدیم کنم ...در ‏مورد موسیقی ...بدون مقدمه مریویم بر سر نوشته های مسخره و چرند ‏ایشون..... سایت مورد نظر این است ‏http://baba.parsiblog.com/898260.htm‏ و سعی در نمایش علت ‏حرمت موسیقی دارد...جالب این که استفتاآت موسیقی و شطرنج را در ‏دروس قبلی در همین آرشیو نوشتم.... بگذریم از شرو ورهای مسخرهء ‏ایشون برسیم به استدلالات ایشان از نظر علمی در حرمت موسیقی...." ‏مي گويند که وقتي موسيقي براي گاو ميزارن گاوي که 15 کيلو شير ميدهد، با موسيقي 20 کيلو شير مي ‏دهد ولي محققان فهميده اند که اينچنين نيست گاو بيهوده 5 کيلو شير اضافه نمي کند. گاو بطور معمول ‏‏20 کيلو شير در منفظه خود دارد ولي 5 کيلو شير را براي خود نگه ميدارد و 15 کيلو شير ميدهد ولي با ‏موسيقي گاو زبون بسته آن 5 کيلو راهم آزاد مي سازد و بعد از مدتي پستان هاي گاو کوچک و مدتي بعد ‏هم شير آن حيوان خشک مي شود.(((((جواب بنده...... باید عرض کنم مساله ای که مورد بحث قرار گرفته ‏ازدیاد شیر گاو است در طول موتی که موسیقی گوش میدهد در غیر اینصورت امروز 20 کیلو شیر ‏داد...فردا که دوباره میشه همون گاو قدیمی!!!!!روند تشکیل شیر در بدن گاو توسعه پیدا میکند همانطوری ‏که باردهی- باروری و رشد گیاهان با موسیقی ملایم زیاد میشود ....یادتون باشه صحبت ما بر سر جنس ‏موسیقی است نه موسیقی را ک اند رول و کلاسیک و ... کلا موسیقی آرامش بخش برای رشد ... استفاده ‏میشود و از فواید موسیقی تند در ورزش و مسابقات و .... )))))))‏

نمونه اي ديگر از اثرات مثبت اين آلت اين است که موسيقي راک را براي گياه گذاشته اند و رشد گياه ‏مطلقاً متوقف شده است.((((گفتم موضوع جنس موسیقی بود... اما موسیقی آرامش بخش باعث رشد بیشتر ‏گیاهان شده و فواید زیادی داریم که بعدا اسناد را عرض میکنم ...درضمن ...همین که موسیقی راک بر رشد ‏گیاهان تاثیر نگهدارنده دارد این هم موضوع جالبیه که میتواند برای کنترل علفهای هرزو ... استفاده ‏کرد))))‏

اثر ديگر اثرات اين آلت بر انسان اين است که مي گويند موسيقي انسان را شهواني ميکند که از نظر علمي ‏نيز کاملاً درست است، موسيقي باعث مي شود که هيپوتالاموس هورموني را ترشح کند و اين هورمون ‏تيروئيد را فعال سازد و تيروئيد با توليد هورمون باعث افزايش توليدات اسپرم در بيضه مي شود و ‏اصطلاحا کيسه اسپرمي که بايد ظرف دو، سه هفته يا يک ماه پرشود ظرف يک تا دو روز کامل ‏ميشود.((این هم اتفاقا از فواید موسیقیه که هورمونهای تیروئید را فعال کند حالا ببینم پرشدن کیسهء ‏اسپرم چه ضرری برای تو داره؟ اتفاقا این موضوع برای افرادی که مشکلات اینگونه ای دارند که بسیار ‏خوبه!!!این هم شد عیب؟؟؟

‏?- ضعف اعصاب و اختلال حواس و بي‌ارادگي

انواع موسيقي به ويژه آهنگهاي حساس آن، تحريکاتي در اعصاب « سمپاتيک » و « پاراسمپاتيک » ‏بوجود مي‌آورد که در نتيجه، تعادل اين اعصاب به هم مي‌خورد و انسان دچار ضعف اعصاب مي‌گردد. ‏ضعف اعصاب نيز، خود امراض ديگري از قبيل اختلال حواس، پريشاني، جنون، ثقل سامعه، نابينايي، سل ‏و غيره بوجود مي‌آورد. به علاوه موسيقي به سبب ايجاد هيجانات روحي و مغزي، گاهي به حمله و خفقان ‏قلبي منجر مي‌شود و باعث سکته و مرگ ناگهاني مي‌گردد.(((اتفاقا دقیقا بر عکس .... باعث افزایش طول ‏عمر میشود و بر روی قلب و عروق تاثیرات زیادی میگذارد حتی درروان شناسی مبحث موسیقی در مانی ‏داریم )))‏

دکتر ولف آدلر، پرفسور دانشگاه کلمبيا مي‌گويد : « بهترين و دلکش‌ترين نواهاي موسيقي، شوم‌ترين آثار ‏را روي سلسله اعصاب انسان باقي مي‌گذارد».‏

کشفيات اين دکترچنان درامريکا تاثيرکردکه هزاران نفرطرفداراوشدندوموسيقي رابرخودحرام ‏کردندوازمجلس سناي امريکاتقاضاي کتبي کردندکه ازهرگونه کنسرت عمومي جلوگيري کند.(((ببخشید چه ‏کسی این خبر را فرستاده؟؟؟اصلا آمریکائیها چیزی بعنوان حرام ندارند دوست عزیز حرام و حلال برای ‏متدینینی مثل شما است...در ضمن سنای آمریکا جایی برای تحریم موسیقیه بنظر شما؟؟؟؟))‏

دکترالکسيس کارل ،زيست شناس وفيزيولوژيست معروف فرانسه مي نويسد:‏

‏«کاهش عمومي هوش ونيروي عقل ،ازتاثير الکل وسرانجام ازبي نظمي درعادت ناشي مي گرددوبدون ‏ترديد سينماوراديودراين بحران فکري سهيمند.»((ببخشید سینما و رادیو یعنی موسیقی؟؟؟!!!! دوستان ‏میشه بفرمایی د توی مغز این آقا چیکار کردند؟؟؟ اگر موضوع موسیقی بود که میگفتند وسایل موسیقی!!! ‏یک موضوع دیگه...چجوری این آقا الکل وسینما را به موسیقی مرتبط کرده؟؟؟ احتمالا ایشون هم از خمون ‏جانورانی است که یکباره لااقسم بمواقع النجوم را سرعت 300 هزار کیلو متری نور در ثانیه ترجمه ‏نموده))))‏

واصولاشنيدن موسيقي وکنسرت،دراعصاب يکنوع اثرتخديري ايجاد مي کند،گاهي آنچنان شديد که شنونده ‏رامانندافرادبهت زده مي سازد،ولذت فوق العاده يي که افراد ازآن مي برند ازهمين اثر تخديري است واضح ‏است که اينگونه تخدير ها،زيانهاي فراوني دارد واگرشدت يابد گاهي ممکن است عقل وانديشه رااسير ‏جذبه ي آهنگهاي تند موسيقي کندوديگرنتوانندخوب وبد راازهم تميزدهند وبي پروادست به حرکات واعمال ‏ناشايسته بزنندودرآن حال نتوانندبه عواقب وخيم آن بيانديشند((( اولا موسیقی چنین خاصیتی ندارد که در ‏فرد احساس تخدیر ایجاد کند مگر سازهای کوبه ای ...درضمن احساس آرامش و چنین تخدیری(اگر اسمش ‏را لذت فوقا لعاده و آؤامش بخش بگذاریم ))از خیلی چیزهای دیگر مثل توجه به خاطرات گذشته و اتفاقات ‏و حادثه های عادی زندگی هم اتفاق میافته ..این که چیز بدی نیست....اما آیا لذت بردن زیاد عقل را زایل ‏میکند؟؟؟؟ از کجا این قانون رو در آوردید؟؟؟؟)))‏

آمار جناياتي که نمودار اين حقيقت است،‌ بسيار است،‌ براي نمونه به دو خبر زير توجه کنيد :‏

‏1- يک مجله در سويس، مقاله‌اي تحت عنوان « جنون موسيقي » نوشت که در آن موسيقي را از ‏جهات مختلف محکوم کرد،‌ و آنرا به شدت مورد انتقاد قرار داد. باعث نوشتن اين مقاله اين بود که ‏جمعيتي درحدود صد و پنجاه هزار نفر، در يکي از ميدانهاي پاريس، براي شنيدن موسيقي گرد هم آمده ‏بودند، و پس از اجراي يک کنسرت آنان چنان به هيجان آمدند که ويترين‌ها را شکستند و مغازه‌ها را ‏ويران کردند و عده‌اي زخمي و مجروح شدند.((( واقعا مسخره است...اگر جماعتی بیمار و آشوب طلب ‏دست بهشکستن شیشه ها و ... بزنند مشکل موسیقیه؟خوب فیلمهای کاراته و بروسلی هم همین احساس را ‏در ما ایجاد میکنه این شد حرف؟؟؟پس چرا اینهمه موسیقی که در دنیا ارائه میشود مثلا کنسرت یانی و ‏کنسرتهای دیگر هیچکس تو سرو کله دیگری نمیزنه؟؟؟؟ در اینکه موسیقیهای آرام آرامش بخش و ‏موسیقیهای تند هیجان بخش هستند شکی نیست اما وقتی صحبت از موسیقی میکنید باید در مورد موسیقی ‏بما هو موسیقی صحبت کنید اگر اینطور باشه به دسوت احمقمون باید عرض کنم اگر در طول اجرای صدها ‏یا هزار ها موسیقی بعد از یک موسیقی کار به جنجال کشیده شده فوتبال و تماشاگر نماها که بیشتر آسیب به ‏اموال خلق الله میزنند پس بفرمایید فوتبال هم حرامه....آخه این شد دلیل که هرچیزی کهباعث شادی و لذت ‏بردن ما میشه حرام بشه و فقط روضه خونی و جگر سوراخ و دل و روده ء بیرون اومده حلال بشه؟؟؟؟ ‏آخه یک انسان قدر میتونه حیوون و بیشعور باشه که با هرچیزی که ممکنه سبب آسایش بشر بشه مخالفت ‏کنه!!!! البته تحقیقات واقعی را بنده در آخر در فواید موسیقی عرض میکنم))))‏

‏2- در ايالت لتيل راک جواني پيانو ياد مي‌گرفت، نغمات موسيقي چنان در روح آن جوان هيجان ايجاد ‏کرد که بدون دليل از جاي برخاست و با 19 ضربه چاقو، معلم خود را از پاي درآورد. {روزنامه اطلاعات ‏شماره 9622}موسيقي حتي در نوازندگان آن تأثيرات خطرناکي داشته است، چنانکه عده‌اي از آنان گرفتار ‏امراض روحي و يا دچار سکته شده‌اند((((ببخشید پس آقای افتخاری-موتزارت-بتهوون و ... باید تا حالا دو ‏میلیون بار مثل سگ و گربه به سرو کله مردم پریده باشند این شد معیار؟؟؟))))‏

‏« بتهون » در سي سالگي به کلي کر و از ضعف اعصاب سرانجام ديوانه شد.« باخ » موسيقيدان ‏اتريشي،‌ به اختلال حواس و کوري گرفتار شد« موزارت » و « شوپن » دو تن از موسيقيدانان نامي،‌ ‏دچار ضغف قوا و سل شدند.‏

‏« شوبرت »، « واکتر »، « مندلسن » و « دو کونيسي »، هر چهار نفر به اختلالات عصبي و ‏پريشان‌فکري و کشمکش‌هاي روحي مبتلا شدند.‏

‏« شومان » و « دووراک » ضعف اعصاب شديد گرفتند و سرانجام ديوانه شدند.‏

‏« فردريک هندل » موسيقيدان آلماني، « ماريا آلنا » خواننده‌ي ايتاليايي، « موريس راول » نوازنده‌ي ‏فرانسوي، هر سه تن، مبتلا به نابينايي شدند.((((((((باید حضورتون عرض کنم جناب عقیل برادر حضرت ‏علی علیه السلام هم کور شد-حضرت ÷یغمبر صلی الله هم که اصلا در عمرش موسیقی گوش نمیکرد در 63 ‏سالگی فوت کردند-حضرت صدیقهء طاهره سلام الله درسن 18 سالگی فوت کردند البته یک سری احمق ‏قصه بیسروته پهلو شکستن ایشان را دلیل شهادت میدانند(که احادیث جعلیی هم در این باب داریم اما هر ‏بچه ای میدونه شکستن دنده باعث کشته شدن فرد نمیشه در مسابقات دوستان من مکرر دنده هایشان ‏میشکست اما هیچکدام نمردند)آیا شایسته است فوت این بزرگواران را بعلت عدم گوش دادن به موسیقی ‏بدانیم؟آقای ونسان ونگوگ هم خودکشی کرد آیا علم نقاشی باعث خودکشی ایشان شد؟؟؟ بیماری سل مربوط ‏به نتهای موسیقی است یا مربوط به باکتریها و باسیلها هستند....همینه که مخالفان میگن هر چی متعصب ‏در دنیا وجود داره از مخ تعطیلند.... اگر بتهون در طول عمرش کر شد بعلت شنیدن موسیقی بود؟به به از ‏این خریت –به به از این خرافات..... در ضمن بنده از 10 سالگی پیانو میزدم بعد از مربی شدن بعضی ‏روزها میشد 8 ساعت پیانو میزدم و از سال 71 مربی رسمی پیانو در موسسات موسیقی بودم و 14 سال ‏هم هست که 4 سبک گیتار را آموزش میدهم و خوشبختی و سعادت خودم رو مرهون موسیقی و ورزش ‏هستم که بعدا اسناد را براتون عرض میکنم....)))))))‏

موسيقي گذشته از رکود فکري، رفته رفته انسان را در کارها سست و تنبل و بي‌اراده و لاابالي مي‌سازد، ‏تا جايي که گاهي کارهاي ضروري از انسان فوت مي‌شود و سرمايه‌ي جواني و عمر و نيروي کار و ‏فعاليت و ابتکار خود را به رايگان از دست مي‌دهد.((((((بله نمونه اش خود بنده... فردی تنبل و بیاراده ‏هستم چون از کودکی موسیقی اجرا میکردم باید حضورتون عرض کنم بعلت اجرای موسیقی و انرژیی که از ‏آن میگیرم در سن 34 سالگی نایب قهرمان کشور در مسابقات کیوکوشین کای سال گذشته که در قم بر گزار ‏شد شدم و قهرمان سبک شین ذن کاراته شدم و مدال طلا گرفتم(هر دو درسال گذشته)) و 63 تا مدرک ‏کشوری و بین المللی گرفتم که عکس بسیاری از مدارک و شمارهء سرتیفیکیتم را در وب قبلی گذاشته بودم ‏و دوستان دیدند و رفتند و از فدراسیونهای مربوط تحقیق نمودند و ناباورانه دیدند تماما صحیحه عکسهای ‏غواصی-فتح بلند ترین قله آفریقا یعنی کلیمانجارو و 3 بار فتح قله دماوند را در وب قرار دادم تمام اینها با ‏موسیقی انجام شد اصلا بنظر من چنین خرهای نخودکیی که این خزعبلات را مینویسند همین مریدهای خر ‏نخودکی هستند وبس چون مگر میشه یک آدم اینقدر احمق و بیشعور باشه که بدیهی ترین چیزهای دنیارا ‏نفی کنه!!!!!)))))‏

‏ « الکسيس کارل » دانشمند معروف در کتاب « راه و رسم زندگي » چنين مي‌نويسد : راديو و سينما و ‏ورزشهاي نامناسب روحيه‌ي فرزندان را فلج مي‌کند.(((یکی نیست بگه ... احمق اینها چه ربطی به موسیقی ‏داره!!!!!))))‏

تجربه نيز ثابت کرده است اشخاصي که زياد سرگرم موسيقي هستند، اغلب افرادي بي‌اراده و مسامحه‌کار و ‏در مقام تعقل و تفکر راکد و ضعيفند و پيشرفت چشمگيري در زندگي ندارند.((((حالا خوبه شما من رو ‏میشناسید ...حیف...خر چه داند قیمت نقل و نبات!!!!!اینه که عرض میکنم حضور شما استحمار به اسم ‏مذهب و دین!!!!!))))) ‏
‏"اما اسناد بنده در مورد موسیقی: ارسطو مي گويد: از موسيقي مي توان در بسياري از ‏شئون زندگي، تربيت، سرگرمي، درمان، خوشگذراني و تعديل احساسات و عواطف استفاده كرد. ‏‏(منتهي تصريح مي كند كه گرچه پر كردن اوقات فراغت، امري لازم است، ليكن بايد با نوعي از ‏موسيقي مفيد و تعالي بخش پر شود).‏
فارابي موسيقي را با سه خاصيت مطرح مي ساخت: احساس انگيز، نشاط انگيز، خيال انگيز و يا تحت ‏شرايطي هر سه خصوصيت را دارا مي باشد.‏
نغمه هاي موسيقي بر حسب تركيب فواصل و ريتم داراي ارتعاشات خاصي هستند كه با تحريك ‏ارتعاشات سلول هاي عصبي احساس و انگيزه اي را تقويت، تضعيف و يا منتقل مي سازند. اگرچه فوايد ‏درمان با موسيقي از دوران هاي قبل مطرح بوده است، اما تا قبل از اينكه در قرن اخير به عنوان يك ‏رشته تخصصي شناخته شود خوب معرفي نشده است.‏
امروزه از تأثير و فوايد موسيقي در مراحل مختلف رشد و زندگي انسان (از دوره جنيني تا سالمندي) ‏گياهان و جانوران سخن به ميان مي آيد، و از تغييرات آن بر روي سيستم هاي حسي حركتي، ‏هيجاني-عاطفي، ترشح غدد، هوشياري و آگاهي و شناخت فرد بحث مي شود.‏
به گفته پژوهشگران مركز پزشكي نيويورك، شنيدن موسيقي هاي كلاسيك و حتي ‏موسيقي جاز موجب كاهش اضطراب و افزايش تحمل درد بيماران مي شود. (تنسي ويليامز)‏
بر طبق تعريفي كه " انجمن ملي موسيقي درماني" (‏NAMT‏) ارائه داده است، موسيقي درماني ‏عبارتست از " كاربرد موسيقي تأمين، حفظ و بهبود سلامت جسماني و رواني در واقع موسيقي ‏درماني كاربرد منظم موسيقي است، بطوريكه موسيقي درمانگر مستقيما" در يك محيط درماني، ‏تغييرات دلخواه را در عواطف و رفتار درمانجو ايجاد مي كند.... )‏
به طور خلاصه در موسيقي درماني با استفاده از موسيقي، كه يك رسانه هنري خلاق است، به ‏افرادي داراي مشكلات گوناگون، به منظور دستيابي به بهداشت رواني و جسمي آنان كمك مي شود.‏
موسيقي درماني در درمان افرادي كه ناتواني هاي مختلفي از جمله عقب ماندگي ذهني، تأخير ‏يافتگي رشدي، معلوليت جسمي، بيماري رواني و... داشته اند، به طور موفقيت آميزي جواب داده ‏است.‏
موسيقي درمانگر، اهداف و مقاصد را بر اساس نيازهاي خاص درمانجو دنبال مي كند. فنون مختلفي ‏براي پيشبرد اين اهداف استفاده مي شود.براي مثال، آواز خواندن مي تواند به افراد مبتلا به بيماري ‏آلزايمر كمك كند تا حافظه دراز مدتشان را به كار اندازند، نواختن آلات موسيقي با همسالان يا درمانگر ‏مي تواند مهارت هاي ميان فردي را افزايش دهد و كاركردهاي اجتماعي را بهبود بخشد. از همه مهمتر ‏اينكه افراد احساساتشان را در روشي مطمئن و لذت بخش بوسيله نواختن موسيقي، گوش كردن به ‏موسيقي و رقصيدن به همراه موسيقي بيان مي كنند. (نظر اونها است به من ربطی ‏نداره!!!)) البته موسيقي درماني فقط در خدمت افرادي كه داراي انواع مختلف ناتواني ها هستند ‏به كار برده نمي شود، بلكه در شرايط مختلف پزشكي نيز سودمند است. از جمله كاهش فشار رواني ‏يا درد، زايمان، توانبخشي بيماران سكته اي و مبتلايان به بيماري پايانه(بيماري هايي كه علاج ناپذيرو ‏مرگبار هستند، مثل ايدز). مساله عمده كه در اينجا براي درمانگر مطرح است كاهش درد و تحمل آن در ‏شيوه درمان است و يا كمك به بيمار براي دستيابي به كاركردهاي بهينه.‏
موسيقي درماني رشد فزاينده اي در كشورهاي مختلف جهان و در عرض سال هاي اخير داشته است ‏و كارهاي درماني متعددي توسط موسيقي درمانگران صورت پذيرفته است و اين امر تأكيد گرديده كه ‏اساسا" موسيقي در درمان اشخاص مبتلا به وضعيت هاي مختلف پزشكي كارآئي بسياري دارد
‏(((منتها متاسفانه بربریت و خریت مردم استحمار شده ء مارا تا قیامت ‏رها نمیکند )))سند دیگر از روزنامه همشهری دكتر داريوش صفوت ‏موسيقيدان برجسته معاصر نقل مي كرد كه مرحوم عبدالحسين شهبازي بيست دقيقه در ‏كنار بستر بيماري كه پزشكان از او قطع اميد كرده بودند سه تار نواخته و پس از 20 دقيقه ‏حال بيمار بهبود يافته و خطر رفع شده است. (همشهري 10/8/1379)‏
‏ به بعضی از منابع شاراه میکنم برای مطالعه 1: مقاله دكتر حسن عشايري و ‏دكتر شيوا دولت آبادي در مورد موسيقي درماني از ديدگاه عصب شناختي، وارده در مجله روانشناسي ‏امروز. مهر 1379 2: زاده محمدي، علي (1371)، مقالات مترجم وارده در كتاب مقدمه اي بر ‏موسيقي درماني ، (نوشته ژاكلين اشميت پترز)، تهران 3:کتب انجمن علمي موسيقي درماني ‏‏ ‏National Association of Music Therapy(NAMT)‎‏ 4:بعضی مراکز موسیقی درمانی ‏در جهان...مثل مرکز موسیقی درمانی استان سوگن وفیوردانه چنان یک ارگان با صلاحیت راهنمایی کننده ای می باشد که در ‏تحت نظر اداره ی فرهنگی استان فعالیت می نماید.
موسیقی درمانــگران این مرکز ، خانم سولگون. ای. کنار دال و خانم، اینـا تی ریسه سولواگن، برنامه هایی را از طریق این مرکز، برای ‏مدارس، کودکستان ها، موسسات فرهنگی و بخش های صحی و اجتماعی استان عرضه می دارند.
خدمات مذکور می تواند هم از طریق تدویر کورس ها ویا هم از طریق اجرای کارهای کلینیکی انجام یابد. مرکز موسیقی در مانی استان سوگن ‏وفیوردانه در سال ١٩٩٢ تاسیس گردید 5:در مبحثی از رضوال قاسمیان آمده که "پیدایش ‏موسیقی درمانی در آمریکا به اواخر قرن 18 باز می گردد. ولی تاریخ استفاده از موسیقی به عنوان موسیقی ‏درمانی مربوط به گذشته های دور است . در نوشته های تمدنهای کهن مثل مصر و چین به این نکته اشاره ‏شده است . امروزه اهمیت موسیقی در درمان مانند گذشته است ولی به صورت متفاوتی از زمانهای گذشته ‏مورد استفاده قرار میگیرد .استفاده از موسیقی درمانی به عنوان یک حرفه در آمریکا به جنگ جهانی اول بر ‏می گردد. در آن زمان ذز بیمارستانهایی که سربازان زخمی بستری می شدند از موسیقی برای بهبود سریعتر ‏زخمها استفاده می شد . در این مراکز سربازان به صورت فعال و غیر فعال در فعالیتهای موسیقی که در ‏جهت کاهش درد برنامه ریزی شده بود شرکت می کردند . پزشکان و پرستاران بسیاری شاهد اثرات مطلوب ‏موسیقی برروی حالتهای فیزیکی ، روان شناختی و احساسی بیماران بودند . از آن پس کالج ها و مراکز ‏دانشگاهی بر نامه های آموزشی را طرح کردند که طی آن موسیقیدانان براب استفاده از موسیقی در جهت ‏اهداف درمانی آموزش ببینند. در سال 1950 با همکاری موسیقی در مانگرهایی که با سربازان جنگی ، افراد ‏عقب افتاده ذهنی ، افرادی که دچار مشکلات روانی بودند و افرادی که دچار مشکلات روانی بودند کار کردند ‏‏. سازمان حرفه یی تحت عنوان انجمن ملی موسیقی در مانی ( ‏namt ‎‏ ) پایه گذاری شد . در سال 1998 ‏nmat ‎‏ ، با سازما ن موسیقی درمانی دیگری ادغام شد که در حال حاضر تحت عنوان انجمن موسیقی ‏درمانی آمریکا ( ‏amta ‎‏) شناخته می شود .‏
‏ "منتها ملت عاقل ما هنوز این مزخرفات را مینویسند... خود من چند ده ‏بیمار روحی که داروهای روان و اعصاب میخوردند را به اجرای ‏موسیقی (کلاسیک) تشویق کردم مثل آهنگهای مشهور و مستری ‏چون"رکوردوز دلا الحمبرا"اثر جاودانهء فرانسیسکو تارگا-یا نتهای ساده ‏تری مثل رومنس – و مخصوصا ال دورادو –یا حتی نتهایی مثل لاگریما ‏‏– آدلیتا- گرین سلیوز که مشهور است که هانری هشتم آن را ساخته(به به ‏از این غربیها روحانیونشون شدند آقای مندل کاشف علم ژنتیک-‏پادشاهانشان هم بجای تریاک کشیدن و سرسره ساختن چنین نتهایی ‏مینوشتند البته ما هم خیلی مفاخر داریم اما از جهتی دیگر)یا ستادی این ‏میمینور ...یا نتهای ایساک آلبنیزم و ... یا درمورد پیانو همین خوابهای ‏طلایی خودمون!یا نتهای فوق العادهء فریبرز لاچینی در 3 مجموعهء ‏پاییز طلایی .... اما بعضی ها چون خودشون مرید خر نخودکی هستند با ‏بشر و هر گونه شادی او مخالفند... در ضمن فتاوری عموم مجتهدان را ‏در آرشیو موسیقی در وب قرار دادم میبینید که هیچ مجتهدی موسیقی را ‏حرام نمیداند و در کشور موسیقی از اخبار گرفته تا عاشورا تاسوعا و ‏نوحه خونی و ... نقش داره اما هیچ یک از روحانیون با اصل آن مخالف ‏نیست جز همین الاغهایی که ملاحظه فرمودید.......البته مزخرفان و ‏شروورهای زیادی گفته که عموما انسان جواب آدم را میده نه خر ‏نخودکی را ... .و در آخر طبق رسم قدیمی ...موسیقی را توطئهء ‏استعمار میداند که" اي کاش بشر مي فهميد که استعمارگران به منظور تسلط بر اعصاب ‏و نيروي فکري ملتها چگونه از راه موسيقي و الکل در تخدير و ضعف اعصاب و ايجاد ‏اغتشاشات فکري و بيماريهاي رواني فعاليت مي کنند و اي کاش انسان عصر اتم به خود مي ‏آمد که براي ساعتي کيف و عيش و نوش چگونه نيروهاي فعاله خويش را با دست خود در ‏اختيار دشمنان خود گذاشته است " خدا را شکر که بنده خودم 25 ساله موسیقی ‏را بصورت حرفه ای انجام داده ام و تمام این مواهب و موفقیتهای خود را ‏از موسیقی و ورزش میدانم و ورزش بدون موسیقی اصلا معنا نداره ‏‏...تصور کنید در موقع مسابقات یا تمرین موسیقی تند نواخته شود یا نوحه ‏خوانی و علی اکبر کشی خوانده بشه.... و در موشوع بعد احمقی خویش ‏را کامل فرموده که بنده در پایان هر بند مهم جواب را عرض میکنم... ‏اثراتي که پليدي موسيقي را به اثبات مي رساند

دانشمند ژاپني به اسم آقاي ماسارو ايموتو (‏Masaru Emoto‏) تحقيق جالبي کرده . آقاي ‏ايموتو در مورد آب و تاثيرپذيري و هوشياري اون تحقيق کرده . ‏

خلاصه نظر ايشون اينه که اگه افکار بشري قبل از اينکه آب يخ ببنده متوجه آب بشن، تصاوير ‏ميکروسکوپي حاصل از کريستال آب، بسته به اينکه اين افکار مثبت يا منفي باشن، زشت يا ‏زيبا خواهد بود.( (((سوال اینه که آیا تغییر شکل موکول آب واقعا قابل اثباته؟؟؟؟ همانطوری که قبلا ‏نوشته شد مشخض شد این قصه از ریشه دروغ بوده و حتی تعدادی از موسسات مهم جایزه ای برای این ‏موضوع تعیین نموده بودند که این بابا مدام طفره رفت...در ضمن آب کریستال ندارد مگر آنکه یخ ببندد...من ‏نمیدونم این بچه کودن علوم راهنمایی رو هم نخونده؟؟؟ آّ و اتصال مولکولهای آّ بوسیلهء ÷یوند ‏هیدورژنی ایجاد میشود اگر قرار باشه ترکیب ملکول آب عوض شه که دیگه آب نیست که.... همینه دیگه ‏علم تمام این خریتها را رد کرده باز هم مزخرف میشنویم))))‏

‏ به نظر دکتر ايموتو اين تصاوير خوب يا زشت را ميشه با استفاده از دعا ، موسيقي يا نصب ‏نوشته اي بر ظرف حاوي آب به دست آورد.‏

دکتر شاهين فرهنگ صحبتي داشت در مورد اين که هر چه که اسلام ???? سال پيش گفته ‏دانشمند ها الان دارن بهش مي رسن ! اين يه مورد در باب آب :خداوند مي‌فرمايد هرآن چه در ‏زمين و آسمان است مرا تسبيح مي‌کند. تا به حال از خود پرسيده‌ايد اين جمله چه معنايي ‏دارد؟_((((( البته دکتر شاهین نمیدونم چی چی اگر آدم بود میفهمید که اسلام مال 1400 سال قبله نه ‏دیروز وانگهی درضمن تسبیح آسمانها وزمین چه ربطی به این دروغ مثلا خوشگل شدن آب با انرژی آدم ‏داره؟؟؟ یعنی قبلش تشبیح نمیکردند؟؟؟ در ضمن میشه آقای محترم شیء را معنا کنند؟؟؟شیء به هر چیزی ‏که ممکن الوجود است اعم از خوب و بد و نجس و ÷اک اطلاق میشود ...میشه ایشان محبت کنند و ذکر ‏پشگل خر نخودکی که ایشان مریدش هستند را درک کنند و ببینند اجزائش با اراجیف ایشان خوشگل تر ‏میشن یا نه؟؟؟؟))))))‏

هر ذره‌اي در عالم هستي داراي ادراک و درک و فهم و شعور است.‏

‏ همه ذرات عالم هوشمندانه در مقابل خداي خودشان تعظيم و تسبيح مي‌کنند.‏

‏ همه ذرات هستي در محضر خدا هستند و تعبد در مقابل خدا دارند.‏

‏ همه ذرات هستي در ازاي تک تک اتفاقاتي که در عالم اتفاق مي‌افتد از خودشان واکنش نشان ‏مي‌دهند.‏

‏ و اين فقط من و شما نيستم که هوشمندانه رفتار مي‌کنيم.آب يکي از اينهاست. ‏

آب خوب و بد را مي‌فهمد. آب زشت و زيبا را مي‌فهمد. آب دعا را مي‌فهمد.‏

‏ آب اهانت و فحش را مي‌فهمد.(((((( اما بنده تفاوتی بین خر نخودکی و شما قائل نیستم))) آب ‏تفاوت قائل است بين فکر مثبت و فکر منفي.‏

‏ آب تفاوت قائل است بين نوشته مثبت و نوشته منفي. ‏

آب تفاوت قائل است بين رفتار خوب و رفتار بد.‏

‏ و براي همه اين به صورت هوشمندانه واکنش نشان مي‌دهد.‏

آب پيام بسيار مهمي براي ما دارد.‏

‏ آب به ما مي‌گويد که نگاهي عميق‌تر به خود بيندازيم.‏

‏ وقتي از نگاه آب به خود مي‌نگريم، اين پيام به نحوي شگفت‌آور شفاف و واضح مي‌شود.‏

‏ ما مي‌دانيم که زندگي انسان به طور مستقيم با کيفيت آب هم در درون و هم در اطراف ما ‏ارتباط دارد.‏

يک محقق ژاپني با انتشار يافته‌هاي تحقيقات خود مدعي شد که مولکول‌هاي آب نسبت به ‏مفاهيم انساني تأثيرپذيرند.‏

نظريه اين محقق ژاپني که تاکنون از سوي مؤسسات علمي فيزيکي و زيست‌شناسي مورد تأييد ‏قرار گرفته است، مبتني بر بررسي نمونه‌هاي فراواني از کريستال‌هاي منجمدشده آب و مقايسه ‏آن با يکديگر است.((((( میشه بفرمایید کدوم موسسات ذی صلاحی این چرندیات را قبول نموده ‏اند؟؟؟؟))))‏

تصاوير و اطلاعات ارائه ‌شده در اين مقاله،‌ بازتابي از فعاليت «ماسارو ايموتو»، محقق خلاق ‏و روياپرداز ژاپني است. «ايموتو» کتابي با نام «پيغام آب» منتشر کرده که برگرفته از ‏يافته‌هاي تحقيقات جهاني وي است. اگر شما نسبت به تأثيرپذيري افکارتان از وقايع درون يا ‏پيرامونتان شک و ترديد داريد، اطلاعات و عکس‌هايي که در اينجا آورده شده را ببيند. اين ‏تصاوير مستقيماً بر اساس نتايج به دست آمده در کتاب انتشاريافته «ايموتو» است، مطمئناً در ‏فکر و ذهن شما دگرگوني پديد مي آورد و عقايد شما را عميقاً تغيير خواهد داد. ‏

آب، ماده‌اي بسيار سازگار است، به گونه‌اي شکل فيزيکي آب به آساني با محيطي که در آن ‏هست، انطباق پيدا مي‌کند و نه تنها از نظر فيزيکي تغيير مي‌کند، بلکه شکل مولکولي آن نيز ‏تغيير مي‌يابد. انرژي يا ارتعاشات محيط، شکل مولکولي آب را تغيير مي‌دهد. از اين جنبه، نه ‏تنها آب توانايي آن را دارد که از حيث ديداري، محيط خود را منعکس کند، بلکه از حيث ‏مولکولي هم در انعکاس محيط اطراف خود عمل مي کند.‏

‏«ايموتو»، تغييرات مولکولي آب را به وسيله تکنيک‌هاي عکسبرداري ميکروسکوپ‌هاي ‏الکترونيکي و مشاهده آن به صورت سند و مدرک درآورده است. از آنجايي که فرم کريستالي ‏آب هنگامي نمايان مي‌شود که آب منجمد شده باشد، به همين منظور وي قطراتي از آب را به ‏صورت يخ درآورده و سپس آنها را در يک فضاي تاريک ميکروسکوپي مورد آزمايش که از ‏قابليت‌هاي عکاسي برخوردار بوده، قرار داده است. تحقيقات وي، آشکارا تغيير شکل ساختار ‏مولکول آب را به نمايش گذاشته است و اثر محيط بر ساختار آب را نشان مي‌دهد. برف، بيش ‏از چندين ميليون سال است که بر زمين فرود مي آيد و همان‌گونه که مي‌دانيم، هر دانه برف‌، ‏داراي شکل و ساختار خاص ومنحصربه فرداست.((((((بچه ها ..... من نفهمیدم مقاله ء این جانور ‏در مورد موسیقی بود ... و سندی ذکر کرد که آب از موسیقی بدش میآد و مولکولهاش میشه مثلا چه ‏میدونم شکل ‏‎ b6h12o6 ‎‏ اما من بالاخره شهادت آب علیه موسیقی رو ندیدم شاید ما باباقوری شده ‏باشیم ...شما دیدید؟؟؟؟؟؟؟ ((((یک روزی آقای خمینی حرف جالبی زد.... گفت: خدا را شکر همه در دنیا ‏شدند اسلام شناس و حدیث شناس مثل آقای کارتر ... حالا تمام مجتهد ها که مباح بودن ذات موسیقی را ‏صادر کردند و استفتاات آنها را در مقالهء قبلی در آرشیو موسیقی و شطرنج ذکر کردند این حدیثها را ‏ندیدند-رجال بلد نبودند- و تنها این آقای خر نخودکی آنهم بدون ذکر سند-بدون دریافت رجال –بدون ذکر ‏سلسله- بدون درک درایه الحدیثی هر چی از دهنش دراومده رو نوشته.......... یا خر عیسی شر اینها را از ‏سر ما کم کن و اینها را با الاغ کثیف نخودکی محشور کن.......))))))))‏

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

دوستان عزیز بیایید گفتگو کنیم....

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.