با سلام خدمت شما عزیزان.... جناب"بیکار"محبت کردند و یک سایت را معرفی فرمودند که بد نیست جوابیه ای را هم خدمت ایشان تقدیم کنم ...در مورد موسیقی ...بدون مقدمه مریویم بر سر نوشته های مسخره و چرند ایشون..... سایت مورد نظر این است http://baba.parsiblog.com/898260.htm و سعی در نمایش علت حرمت موسیقی دارد...جالب این که استفتاآت موسیقی و شطرنج را در دروس قبلی در همین آرشیو نوشتم.... بگذریم از شرو ورهای مسخرهء ایشون برسیم به استدلالات ایشان از نظر علمی در حرمت موسیقی...." مي گويند که وقتي موسيقي براي گاو ميزارن گاوي که 15 کيلو شير ميدهد، با موسيقي 20 کيلو شير مي دهد ولي محققان فهميده اند که اينچنين نيست گاو بيهوده 5 کيلو شير اضافه نمي کند. گاو بطور معمول 20 کيلو شير در منفظه خود دارد ولي 5 کيلو شير را براي خود نگه ميدارد و 15 کيلو شير ميدهد ولي با موسيقي گاو زبون بسته آن 5 کيلو راهم آزاد مي سازد و بعد از مدتي پستان هاي گاو کوچک و مدتي بعد هم شير آن حيوان خشک مي شود.(((((جواب بنده...... باید عرض کنم مساله ای که مورد بحث قرار گرفته ازدیاد شیر گاو است در طول موتی که موسیقی گوش میدهد در غیر اینصورت امروز 20 کیلو شیر داد...فردا که دوباره میشه همون گاو قدیمی!!!!!روند تشکیل شیر در بدن گاو توسعه پیدا میکند همانطوری که باردهی- باروری و رشد گیاهان با موسیقی ملایم زیاد میشود ....یادتون باشه صحبت ما بر سر جنس موسیقی است نه موسیقی را ک اند رول و کلاسیک و ... کلا موسیقی آرامش بخش برای رشد ... استفاده میشود و از فواید موسیقی تند در ورزش و مسابقات و .... )))))))
نمونه اي ديگر از اثرات مثبت اين آلت اين است که موسيقي راک را براي گياه گذاشته اند و رشد گياه مطلقاً متوقف شده است.((((گفتم موضوع جنس موسیقی بود... اما موسیقی آرامش بخش باعث رشد بیشتر گیاهان شده و فواید زیادی داریم که بعدا اسناد را عرض میکنم ...درضمن ...همین که موسیقی راک بر رشد گیاهان تاثیر نگهدارنده دارد این هم موضوع جالبیه که میتواند برای کنترل علفهای هرزو ... استفاده کرد))))
اثر ديگر اثرات اين آلت بر انسان اين است که مي گويند موسيقي انسان را شهواني ميکند که از نظر علمي نيز کاملاً درست است، موسيقي باعث مي شود که هيپوتالاموس هورموني را ترشح کند و اين هورمون تيروئيد را فعال سازد و تيروئيد با توليد هورمون باعث افزايش توليدات اسپرم در بيضه مي شود و اصطلاحا کيسه اسپرمي که بايد ظرف دو، سه هفته يا يک ماه پرشود ظرف يک تا دو روز کامل ميشود.((این هم اتفاقا از فواید موسیقیه که هورمونهای تیروئید را فعال کند حالا ببینم پرشدن کیسهء اسپرم چه ضرری برای تو داره؟ اتفاقا این موضوع برای افرادی که مشکلات اینگونه ای دارند که بسیار خوبه!!!این هم شد عیب؟؟؟
?- ضعف اعصاب و اختلال حواس و بيارادگي
انواع موسيقي به ويژه آهنگهاي حساس آن، تحريکاتي در اعصاب « سمپاتيک » و « پاراسمپاتيک » بوجود ميآورد که در نتيجه، تعادل اين اعصاب به هم ميخورد و انسان دچار ضعف اعصاب ميگردد. ضعف اعصاب نيز، خود امراض ديگري از قبيل اختلال حواس، پريشاني، جنون، ثقل سامعه، نابينايي، سل و غيره بوجود ميآورد. به علاوه موسيقي به سبب ايجاد هيجانات روحي و مغزي، گاهي به حمله و خفقان قلبي منجر ميشود و باعث سکته و مرگ ناگهاني ميگردد.(((اتفاقا دقیقا بر عکس .... باعث افزایش طول عمر میشود و بر روی قلب و عروق تاثیرات زیادی میگذارد حتی درروان شناسی مبحث موسیقی در مانی داریم )))
دکتر ولف آدلر، پرفسور دانشگاه کلمبيا ميگويد : « بهترين و دلکشترين نواهاي موسيقي، شومترين آثار را روي سلسله اعصاب انسان باقي ميگذارد».
کشفيات اين دکترچنان درامريکا تاثيرکردکه هزاران نفرطرفداراوشدندوموسيقي رابرخودحرام کردندوازمجلس سناي امريکاتقاضاي کتبي کردندکه ازهرگونه کنسرت عمومي جلوگيري کند.(((ببخشید چه کسی این خبر را فرستاده؟؟؟اصلا آمریکائیها چیزی بعنوان حرام ندارند دوست عزیز حرام و حلال برای متدینینی مثل شما است...در ضمن سنای آمریکا جایی برای تحریم موسیقیه بنظر شما؟؟؟؟))
دکترالکسيس کارل ،زيست شناس وفيزيولوژيست معروف فرانسه مي نويسد:
«کاهش عمومي هوش ونيروي عقل ،ازتاثير الکل وسرانجام ازبي نظمي درعادت ناشي مي گرددوبدون ترديد سينماوراديودراين بحران فکري سهيمند.»((ببخشید سینما و رادیو یعنی موسیقی؟؟؟!!!! دوستان میشه بفرمایی د توی مغز این آقا چیکار کردند؟؟؟ اگر موضوع موسیقی بود که میگفتند وسایل موسیقی!!! یک موضوع دیگه...چجوری این آقا الکل وسینما را به موسیقی مرتبط کرده؟؟؟ احتمالا ایشون هم از خمون جانورانی است که یکباره لااقسم بمواقع النجوم را سرعت 300 هزار کیلو متری نور در ثانیه ترجمه نموده))))
واصولاشنيدن موسيقي وکنسرت،دراعصاب يکنوع اثرتخديري ايجاد مي کند،گاهي آنچنان شديد که شنونده رامانندافرادبهت زده مي سازد،ولذت فوق العاده يي که افراد ازآن مي برند ازهمين اثر تخديري است واضح است که اينگونه تخدير ها،زيانهاي فراوني دارد واگرشدت يابد گاهي ممکن است عقل وانديشه رااسير جذبه ي آهنگهاي تند موسيقي کندوديگرنتوانندخوب وبد راازهم تميزدهند وبي پروادست به حرکات واعمال ناشايسته بزنندودرآن حال نتوانندبه عواقب وخيم آن بيانديشند((( اولا موسیقی چنین خاصیتی ندارد که در فرد احساس تخدیر ایجاد کند مگر سازهای کوبه ای ...درضمن احساس آرامش و چنین تخدیری(اگر اسمش را لذت فوقا لعاده و آؤامش بخش بگذاریم ))از خیلی چیزهای دیگر مثل توجه به خاطرات گذشته و اتفاقات و حادثه های عادی زندگی هم اتفاق میافته ..این که چیز بدی نیست....اما آیا لذت بردن زیاد عقل را زایل میکند؟؟؟؟ از کجا این قانون رو در آوردید؟؟؟؟)))
آمار جناياتي که نمودار اين حقيقت است، بسيار است، براي نمونه به دو خبر زير توجه کنيد :
1- يک مجله در سويس، مقالهاي تحت عنوان « جنون موسيقي » نوشت که در آن موسيقي را از جهات مختلف محکوم کرد، و آنرا به شدت مورد انتقاد قرار داد. باعث نوشتن اين مقاله اين بود که جمعيتي درحدود صد و پنجاه هزار نفر، در يکي از ميدانهاي پاريس، براي شنيدن موسيقي گرد هم آمده بودند، و پس از اجراي يک کنسرت آنان چنان به هيجان آمدند که ويترينها را شکستند و مغازهها را ويران کردند و عدهاي زخمي و مجروح شدند.((( واقعا مسخره است...اگر جماعتی بیمار و آشوب طلب دست بهشکستن شیشه ها و ... بزنند مشکل موسیقیه؟خوب فیلمهای کاراته و بروسلی هم همین احساس را در ما ایجاد میکنه این شد حرف؟؟؟پس چرا اینهمه موسیقی که در دنیا ارائه میشود مثلا کنسرت یانی و کنسرتهای دیگر هیچکس تو سرو کله دیگری نمیزنه؟؟؟؟ در اینکه موسیقیهای آرام آرامش بخش و موسیقیهای تند هیجان بخش هستند شکی نیست اما وقتی صحبت از موسیقی میکنید باید در مورد موسیقی بما هو موسیقی صحبت کنید اگر اینطور باشه به دسوت احمقمون باید عرض کنم اگر در طول اجرای صدها یا هزار ها موسیقی بعد از یک موسیقی کار به جنجال کشیده شده فوتبال و تماشاگر نماها که بیشتر آسیب به اموال خلق الله میزنند پس بفرمایید فوتبال هم حرامه....آخه این شد دلیل که هرچیزی کهباعث شادی و لذت بردن ما میشه حرام بشه و فقط روضه خونی و جگر سوراخ و دل و روده ء بیرون اومده حلال بشه؟؟؟؟ آخه یک انسان قدر میتونه حیوون و بیشعور باشه که با هرچیزی که ممکنه سبب آسایش بشر بشه مخالفت کنه!!!! البته تحقیقات واقعی را بنده در آخر در فواید موسیقی عرض میکنم))))
2- در ايالت لتيل راک جواني پيانو ياد ميگرفت، نغمات موسيقي چنان در روح آن جوان هيجان ايجاد کرد که بدون دليل از جاي برخاست و با 19 ضربه چاقو، معلم خود را از پاي درآورد. {روزنامه اطلاعات شماره 9622}موسيقي حتي در نوازندگان آن تأثيرات خطرناکي داشته است، چنانکه عدهاي از آنان گرفتار امراض روحي و يا دچار سکته شدهاند((((ببخشید پس آقای افتخاری-موتزارت-بتهوون و ... باید تا حالا دو میلیون بار مثل سگ و گربه به سرو کله مردم پریده باشند این شد معیار؟؟؟))))
« بتهون » در سي سالگي به کلي کر و از ضعف اعصاب سرانجام ديوانه شد.« باخ » موسيقيدان اتريشي، به اختلال حواس و کوري گرفتار شد« موزارت » و « شوپن » دو تن از موسيقيدانان نامي، دچار ضغف قوا و سل شدند.
« شوبرت »، « واکتر »، « مندلسن » و « دو کونيسي »، هر چهار نفر به اختلالات عصبي و پريشانفکري و کشمکشهاي روحي مبتلا شدند.
« شومان » و « دووراک » ضعف اعصاب شديد گرفتند و سرانجام ديوانه شدند.
« فردريک هندل » موسيقيدان آلماني، « ماريا آلنا » خوانندهي ايتاليايي، « موريس راول » نوازندهي فرانسوي، هر سه تن، مبتلا به نابينايي شدند.((((((((باید حضورتون عرض کنم جناب عقیل برادر حضرت علی علیه السلام هم کور شد-حضرت ÷یغمبر صلی الله هم که اصلا در عمرش موسیقی گوش نمیکرد در 63 سالگی فوت کردند-حضرت صدیقهء طاهره سلام الله درسن 18 سالگی فوت کردند البته یک سری احمق قصه بیسروته پهلو شکستن ایشان را دلیل شهادت میدانند(که احادیث جعلیی هم در این باب داریم اما هر بچه ای میدونه شکستن دنده باعث کشته شدن فرد نمیشه در مسابقات دوستان من مکرر دنده هایشان میشکست اما هیچکدام نمردند)آیا شایسته است فوت این بزرگواران را بعلت عدم گوش دادن به موسیقی بدانیم؟آقای ونسان ونگوگ هم خودکشی کرد آیا علم نقاشی باعث خودکشی ایشان شد؟؟؟ بیماری سل مربوط به نتهای موسیقی است یا مربوط به باکتریها و باسیلها هستند....همینه که مخالفان میگن هر چی متعصب در دنیا وجود داره از مخ تعطیلند.... اگر بتهون در طول عمرش کر شد بعلت شنیدن موسیقی بود؟به به از این خریت –به به از این خرافات..... در ضمن بنده از 10 سالگی پیانو میزدم بعد از مربی شدن بعضی روزها میشد 8 ساعت پیانو میزدم و از سال 71 مربی رسمی پیانو در موسسات موسیقی بودم و 14 سال هم هست که 4 سبک گیتار را آموزش میدهم و خوشبختی و سعادت خودم رو مرهون موسیقی و ورزش هستم که بعدا اسناد را براتون عرض میکنم....)))))))
موسيقي گذشته از رکود فکري، رفته رفته انسان را در کارها سست و تنبل و بياراده و لاابالي ميسازد، تا جايي که گاهي کارهاي ضروري از انسان فوت ميشود و سرمايهي جواني و عمر و نيروي کار و فعاليت و ابتکار خود را به رايگان از دست ميدهد.((((((بله نمونه اش خود بنده... فردی تنبل و بیاراده هستم چون از کودکی موسیقی اجرا میکردم باید حضورتون عرض کنم بعلت اجرای موسیقی و انرژیی که از آن میگیرم در سن 34 سالگی نایب قهرمان کشور در مسابقات کیوکوشین کای سال گذشته که در قم بر گزار شد شدم و قهرمان سبک شین ذن کاراته شدم و مدال طلا گرفتم(هر دو درسال گذشته)) و 63 تا مدرک کشوری و بین المللی گرفتم که عکس بسیاری از مدارک و شمارهء سرتیفیکیتم را در وب قبلی گذاشته بودم و دوستان دیدند و رفتند و از فدراسیونهای مربوط تحقیق نمودند و ناباورانه دیدند تماما صحیحه عکسهای غواصی-فتح بلند ترین قله آفریقا یعنی کلیمانجارو و 3 بار فتح قله دماوند را در وب قرار دادم تمام اینها با موسیقی انجام شد اصلا بنظر من چنین خرهای نخودکیی که این خزعبلات را مینویسند همین مریدهای خر نخودکی هستند وبس چون مگر میشه یک آدم اینقدر احمق و بیشعور باشه که بدیهی ترین چیزهای دنیارا نفی کنه!!!!!)))))
« الکسيس کارل » دانشمند معروف در کتاب « راه و رسم زندگي » چنين مينويسد : راديو و سينما و ورزشهاي نامناسب روحيهي فرزندان را فلج ميکند.(((یکی نیست بگه ... احمق اینها چه ربطی به موسیقی داره!!!!!))))
تجربه نيز ثابت کرده است اشخاصي که زياد سرگرم موسيقي هستند، اغلب افرادي بياراده و مسامحهکار و در مقام تعقل و تفکر راکد و ضعيفند و پيشرفت چشمگيري در زندگي ندارند.((((حالا خوبه شما من رو میشناسید ...حیف...خر چه داند قیمت نقل و نبات!!!!!اینه که عرض میکنم حضور شما استحمار به اسم مذهب و دین!!!!!)))))
"اما اسناد بنده در مورد موسیقی: ارسطو مي گويد: از موسيقي مي توان در بسياري از شئون زندگي، تربيت، سرگرمي، درمان، خوشگذراني و تعديل احساسات و عواطف استفاده كرد. (منتهي تصريح مي كند كه گرچه پر كردن اوقات فراغت، امري لازم است، ليكن بايد با نوعي از موسيقي مفيد و تعالي بخش پر شود).
فارابي موسيقي را با سه خاصيت مطرح مي ساخت: احساس انگيز، نشاط انگيز، خيال انگيز و يا تحت شرايطي هر سه خصوصيت را دارا مي باشد.
نغمه هاي موسيقي بر حسب تركيب فواصل و ريتم داراي ارتعاشات خاصي هستند كه با تحريك ارتعاشات سلول هاي عصبي احساس و انگيزه اي را تقويت، تضعيف و يا منتقل مي سازند. اگرچه فوايد درمان با موسيقي از دوران هاي قبل مطرح بوده است، اما تا قبل از اينكه در قرن اخير به عنوان يك رشته تخصصي شناخته شود خوب معرفي نشده است.
امروزه از تأثير و فوايد موسيقي در مراحل مختلف رشد و زندگي انسان (از دوره جنيني تا سالمندي) گياهان و جانوران سخن به ميان مي آيد، و از تغييرات آن بر روي سيستم هاي حسي حركتي، هيجاني-عاطفي، ترشح غدد، هوشياري و آگاهي و شناخت فرد بحث مي شود.
به گفته پژوهشگران مركز پزشكي نيويورك، شنيدن موسيقي هاي كلاسيك و حتي موسيقي جاز موجب كاهش اضطراب و افزايش تحمل درد بيماران مي شود. (تنسي ويليامز)
بر طبق تعريفي كه " انجمن ملي موسيقي درماني" (NAMT) ارائه داده است، موسيقي درماني عبارتست از " كاربرد موسيقي تأمين، حفظ و بهبود سلامت جسماني و رواني در واقع موسيقي درماني كاربرد منظم موسيقي است، بطوريكه موسيقي درمانگر مستقيما" در يك محيط درماني، تغييرات دلخواه را در عواطف و رفتار درمانجو ايجاد مي كند.... )
به طور خلاصه در موسيقي درماني با استفاده از موسيقي، كه يك رسانه هنري خلاق است، به افرادي داراي مشكلات گوناگون، به منظور دستيابي به بهداشت رواني و جسمي آنان كمك مي شود.
موسيقي درماني در درمان افرادي كه ناتواني هاي مختلفي از جمله عقب ماندگي ذهني، تأخير يافتگي رشدي، معلوليت جسمي، بيماري رواني و... داشته اند، به طور موفقيت آميزي جواب داده است.
موسيقي درمانگر، اهداف و مقاصد را بر اساس نيازهاي خاص درمانجو دنبال مي كند. فنون مختلفي براي پيشبرد اين اهداف استفاده مي شود.براي مثال، آواز خواندن مي تواند به افراد مبتلا به بيماري آلزايمر كمك كند تا حافظه دراز مدتشان را به كار اندازند، نواختن آلات موسيقي با همسالان يا درمانگر مي تواند مهارت هاي ميان فردي را افزايش دهد و كاركردهاي اجتماعي را بهبود بخشد. از همه مهمتر اينكه افراد احساساتشان را در روشي مطمئن و لذت بخش بوسيله نواختن موسيقي، گوش كردن به موسيقي و رقصيدن به همراه موسيقي بيان مي كنند. (نظر اونها است به من ربطی نداره!!!)) البته موسيقي درماني فقط در خدمت افرادي كه داراي انواع مختلف ناتواني ها هستند به كار برده نمي شود، بلكه در شرايط مختلف پزشكي نيز سودمند است. از جمله كاهش فشار رواني يا درد، زايمان، توانبخشي بيماران سكته اي و مبتلايان به بيماري پايانه(بيماري هايي كه علاج ناپذيرو مرگبار هستند، مثل ايدز). مساله عمده كه در اينجا براي درمانگر مطرح است كاهش درد و تحمل آن در شيوه درمان است و يا كمك به بيمار براي دستيابي به كاركردهاي بهينه.
موسيقي درماني رشد فزاينده اي در كشورهاي مختلف جهان و در عرض سال هاي اخير داشته است و كارهاي درماني متعددي توسط موسيقي درمانگران صورت پذيرفته است و اين امر تأكيد گرديده كه اساسا" موسيقي در درمان اشخاص مبتلا به وضعيت هاي مختلف پزشكي كارآئي بسياري دارد
(((منتها متاسفانه بربریت و خریت مردم استحمار شده ء مارا تا قیامت رها نمیکند )))سند دیگر از روزنامه همشهری دكتر داريوش صفوت موسيقيدان برجسته معاصر نقل مي كرد كه مرحوم عبدالحسين شهبازي بيست دقيقه در كنار بستر بيماري كه پزشكان از او قطع اميد كرده بودند سه تار نواخته و پس از 20 دقيقه حال بيمار بهبود يافته و خطر رفع شده است. (همشهري 10/8/1379)
به بعضی از منابع شاراه میکنم برای مطالعه 1: مقاله دكتر حسن عشايري و دكتر شيوا دولت آبادي در مورد موسيقي درماني از ديدگاه عصب شناختي، وارده در مجله روانشناسي امروز. مهر 1379 2: زاده محمدي، علي (1371)، مقالات مترجم وارده در كتاب مقدمه اي بر موسيقي درماني ، (نوشته ژاكلين اشميت پترز)، تهران 3:کتب انجمن علمي موسيقي درماني National Association of Music Therapy(NAMT) 4:بعضی مراکز موسیقی درمانی در جهان...مثل مرکز موسیقی درمانی استان سوگن وفیوردانه چنان یک ارگان با صلاحیت راهنمایی کننده ای می باشد که در تحت نظر اداره ی فرهنگی استان فعالیت می نماید.
موسیقی درمانــگران این مرکز ، خانم سولگون. ای. کنار دال و خانم، اینـا تی ریسه سولواگن، برنامه هایی را از طریق این مرکز، برای مدارس، کودکستان ها، موسسات فرهنگی و بخش های صحی و اجتماعی استان عرضه می دارند.
خدمات مذکور می تواند هم از طریق تدویر کورس ها ویا هم از طریق اجرای کارهای کلینیکی انجام یابد. مرکز موسیقی در مانی استان سوگن وفیوردانه در سال ١٩٩٢ تاسیس گردید 5:در مبحثی از رضوال قاسمیان آمده که "پیدایش موسیقی درمانی در آمریکا به اواخر قرن 18 باز می گردد. ولی تاریخ استفاده از موسیقی به عنوان موسیقی درمانی مربوط به گذشته های دور است . در نوشته های تمدنهای کهن مثل مصر و چین به این نکته اشاره شده است . امروزه اهمیت موسیقی در درمان مانند گذشته است ولی به صورت متفاوتی از زمانهای گذشته مورد استفاده قرار میگیرد .استفاده از موسیقی درمانی به عنوان یک حرفه در آمریکا به جنگ جهانی اول بر می گردد. در آن زمان ذز بیمارستانهایی که سربازان زخمی بستری می شدند از موسیقی برای بهبود سریعتر زخمها استفاده می شد . در این مراکز سربازان به صورت فعال و غیر فعال در فعالیتهای موسیقی که در جهت کاهش درد برنامه ریزی شده بود شرکت می کردند . پزشکان و پرستاران بسیاری شاهد اثرات مطلوب موسیقی برروی حالتهای فیزیکی ، روان شناختی و احساسی بیماران بودند . از آن پس کالج ها و مراکز دانشگاهی بر نامه های آموزشی را طرح کردند که طی آن موسیقیدانان براب استفاده از موسیقی در جهت اهداف درمانی آموزش ببینند. در سال 1950 با همکاری موسیقی در مانگرهایی که با سربازان جنگی ، افراد عقب افتاده ذهنی ، افرادی که دچار مشکلات روانی بودند و افرادی که دچار مشکلات روانی بودند کار کردند . سازمان حرفه یی تحت عنوان انجمن ملی موسیقی در مانی ( namt ) پایه گذاری شد . در سال 1998 nmat ، با سازما ن موسیقی درمانی دیگری ادغام شد که در حال حاضر تحت عنوان انجمن موسیقی درمانی آمریکا ( amta ) شناخته می شود .
"منتها ملت عاقل ما هنوز این مزخرفات را مینویسند... خود من چند ده بیمار روحی که داروهای روان و اعصاب میخوردند را به اجرای موسیقی (کلاسیک) تشویق کردم مثل آهنگهای مشهور و مستری چون"رکوردوز دلا الحمبرا"اثر جاودانهء فرانسیسکو تارگا-یا نتهای ساده تری مثل رومنس – و مخصوصا ال دورادو –یا حتی نتهایی مثل لاگریما – آدلیتا- گرین سلیوز که مشهور است که هانری هشتم آن را ساخته(به به از این غربیها روحانیونشون شدند آقای مندل کاشف علم ژنتیک-پادشاهانشان هم بجای تریاک کشیدن و سرسره ساختن چنین نتهایی مینوشتند البته ما هم خیلی مفاخر داریم اما از جهتی دیگر)یا ستادی این میمینور ...یا نتهای ایساک آلبنیزم و ... یا درمورد پیانو همین خوابهای طلایی خودمون!یا نتهای فوق العادهء فریبرز لاچینی در 3 مجموعهء پاییز طلایی .... اما بعضی ها چون خودشون مرید خر نخودکی هستند با بشر و هر گونه شادی او مخالفند... در ضمن فتاوری عموم مجتهدان را در آرشیو موسیقی در وب قرار دادم میبینید که هیچ مجتهدی موسیقی را حرام نمیداند و در کشور موسیقی از اخبار گرفته تا عاشورا تاسوعا و نوحه خونی و ... نقش داره اما هیچ یک از روحانیون با اصل آن مخالف نیست جز همین الاغهایی که ملاحظه فرمودید.......البته مزخرفان و شروورهای زیادی گفته که عموما انسان جواب آدم را میده نه خر نخودکی را ... .و در آخر طبق رسم قدیمی ...موسیقی را توطئهء استعمار میداند که" اي کاش بشر مي فهميد که استعمارگران به منظور تسلط بر اعصاب و نيروي فکري ملتها چگونه از راه موسيقي و الکل در تخدير و ضعف اعصاب و ايجاد اغتشاشات فکري و بيماريهاي رواني فعاليت مي کنند و اي کاش انسان عصر اتم به خود مي آمد که براي ساعتي کيف و عيش و نوش چگونه نيروهاي فعاله خويش را با دست خود در اختيار دشمنان خود گذاشته است " خدا را شکر که بنده خودم 25 ساله موسیقی را بصورت حرفه ای انجام داده ام و تمام این مواهب و موفقیتهای خود را از موسیقی و ورزش میدانم و ورزش بدون موسیقی اصلا معنا نداره ...تصور کنید در موقع مسابقات یا تمرین موسیقی تند نواخته شود یا نوحه خوانی و علی اکبر کشی خوانده بشه.... و در موشوع بعد احمقی خویش را کامل فرموده که بنده در پایان هر بند مهم جواب را عرض میکنم... اثراتي که پليدي موسيقي را به اثبات مي رساند
دانشمند ژاپني به اسم آقاي ماسارو ايموتو (Masaru Emoto) تحقيق جالبي کرده . آقاي ايموتو در مورد آب و تاثيرپذيري و هوشياري اون تحقيق کرده .
خلاصه نظر ايشون اينه که اگه افکار بشري قبل از اينکه آب يخ ببنده متوجه آب بشن، تصاوير ميکروسکوپي حاصل از کريستال آب، بسته به اينکه اين افکار مثبت يا منفي باشن، زشت يا زيبا خواهد بود.( (((سوال اینه که آیا تغییر شکل موکول آب واقعا قابل اثباته؟؟؟؟ همانطوری که قبلا نوشته شد مشخض شد این قصه از ریشه دروغ بوده و حتی تعدادی از موسسات مهم جایزه ای برای این موضوع تعیین نموده بودند که این بابا مدام طفره رفت...در ضمن آب کریستال ندارد مگر آنکه یخ ببندد...من نمیدونم این بچه کودن علوم راهنمایی رو هم نخونده؟؟؟ آّ و اتصال مولکولهای آّ بوسیلهء ÷یوند هیدورژنی ایجاد میشود اگر قرار باشه ترکیب ملکول آب عوض شه که دیگه آب نیست که.... همینه دیگه علم تمام این خریتها را رد کرده باز هم مزخرف میشنویم))))
به نظر دکتر ايموتو اين تصاوير خوب يا زشت را ميشه با استفاده از دعا ، موسيقي يا نصب نوشته اي بر ظرف حاوي آب به دست آورد.
دکتر شاهين فرهنگ صحبتي داشت در مورد اين که هر چه که اسلام ???? سال پيش گفته دانشمند ها الان دارن بهش مي رسن ! اين يه مورد در باب آب :خداوند ميفرمايد هرآن چه در زمين و آسمان است مرا تسبيح ميکند. تا به حال از خود پرسيدهايد اين جمله چه معنايي دارد؟_((((( البته دکتر شاهین نمیدونم چی چی اگر آدم بود میفهمید که اسلام مال 1400 سال قبله نه دیروز وانگهی درضمن تسبیح آسمانها وزمین چه ربطی به این دروغ مثلا خوشگل شدن آب با انرژی آدم داره؟؟؟ یعنی قبلش تشبیح نمیکردند؟؟؟ در ضمن میشه آقای محترم شیء را معنا کنند؟؟؟شیء به هر چیزی که ممکن الوجود است اعم از خوب و بد و نجس و ÷اک اطلاق میشود ...میشه ایشان محبت کنند و ذکر پشگل خر نخودکی که ایشان مریدش هستند را درک کنند و ببینند اجزائش با اراجیف ایشان خوشگل تر میشن یا نه؟؟؟؟))))))
هر ذرهاي در عالم هستي داراي ادراک و درک و فهم و شعور است.
همه ذرات عالم هوشمندانه در مقابل خداي خودشان تعظيم و تسبيح ميکنند.
همه ذرات هستي در محضر خدا هستند و تعبد در مقابل خدا دارند.
همه ذرات هستي در ازاي تک تک اتفاقاتي که در عالم اتفاق ميافتد از خودشان واکنش نشان ميدهند.
و اين فقط من و شما نيستم که هوشمندانه رفتار ميکنيم.آب يکي از اينهاست.
آب خوب و بد را ميفهمد. آب زشت و زيبا را ميفهمد. آب دعا را ميفهمد.
آب اهانت و فحش را ميفهمد.(((((( اما بنده تفاوتی بین خر نخودکی و شما قائل نیستم))) آب تفاوت قائل است بين فکر مثبت و فکر منفي.
آب تفاوت قائل است بين نوشته مثبت و نوشته منفي.
آب تفاوت قائل است بين رفتار خوب و رفتار بد.
و براي همه اين به صورت هوشمندانه واکنش نشان ميدهد.
آب پيام بسيار مهمي براي ما دارد.
آب به ما ميگويد که نگاهي عميقتر به خود بيندازيم.
وقتي از نگاه آب به خود مينگريم، اين پيام به نحوي شگفتآور شفاف و واضح ميشود.
ما ميدانيم که زندگي انسان به طور مستقيم با کيفيت آب هم در درون و هم در اطراف ما ارتباط دارد.
يک محقق ژاپني با انتشار يافتههاي تحقيقات خود مدعي شد که مولکولهاي آب نسبت به مفاهيم انساني تأثيرپذيرند.
نظريه اين محقق ژاپني که تاکنون از سوي مؤسسات علمي فيزيکي و زيستشناسي مورد تأييد قرار گرفته است، مبتني بر بررسي نمونههاي فراواني از کريستالهاي منجمدشده آب و مقايسه آن با يکديگر است.((((( میشه بفرمایید کدوم موسسات ذی صلاحی این چرندیات را قبول نموده اند؟؟؟؟))))
تصاوير و اطلاعات ارائه شده در اين مقاله، بازتابي از فعاليت «ماسارو ايموتو»، محقق خلاق و روياپرداز ژاپني است. «ايموتو» کتابي با نام «پيغام آب» منتشر کرده که برگرفته از يافتههاي تحقيقات جهاني وي است. اگر شما نسبت به تأثيرپذيري افکارتان از وقايع درون يا پيرامونتان شک و ترديد داريد، اطلاعات و عکسهايي که در اينجا آورده شده را ببيند. اين تصاوير مستقيماً بر اساس نتايج به دست آمده در کتاب انتشاريافته «ايموتو» است، مطمئناً در فکر و ذهن شما دگرگوني پديد مي آورد و عقايد شما را عميقاً تغيير خواهد داد.
آب، مادهاي بسيار سازگار است، به گونهاي شکل فيزيکي آب به آساني با محيطي که در آن هست، انطباق پيدا ميکند و نه تنها از نظر فيزيکي تغيير ميکند، بلکه شکل مولکولي آن نيز تغيير مييابد. انرژي يا ارتعاشات محيط، شکل مولکولي آب را تغيير ميدهد. از اين جنبه، نه تنها آب توانايي آن را دارد که از حيث ديداري، محيط خود را منعکس کند، بلکه از حيث مولکولي هم در انعکاس محيط اطراف خود عمل مي کند.
«ايموتو»، تغييرات مولکولي آب را به وسيله تکنيکهاي عکسبرداري ميکروسکوپهاي الکترونيکي و مشاهده آن به صورت سند و مدرک درآورده است. از آنجايي که فرم کريستالي آب هنگامي نمايان ميشود که آب منجمد شده باشد، به همين منظور وي قطراتي از آب را به صورت يخ درآورده و سپس آنها را در يک فضاي تاريک ميکروسکوپي مورد آزمايش که از قابليتهاي عکاسي برخوردار بوده، قرار داده است. تحقيقات وي، آشکارا تغيير شکل ساختار مولکول آب را به نمايش گذاشته است و اثر محيط بر ساختار آب را نشان ميدهد. برف، بيش از چندين ميليون سال است که بر زمين فرود مي آيد و همانگونه که ميدانيم، هر دانه برف، داراي شکل و ساختار خاص ومنحصربه فرداست.((((((بچه ها ..... من نفهمیدم مقاله ء این جانور در مورد موسیقی بود ... و سندی ذکر کرد که آب از موسیقی بدش میآد و مولکولهاش میشه مثلا چه میدونم شکل b6h12o6 اما من بالاخره شهادت آب علیه موسیقی رو ندیدم شاید ما باباقوری شده باشیم ...شما دیدید؟؟؟؟؟؟؟ ((((یک روزی آقای خمینی حرف جالبی زد.... گفت: خدا را شکر همه در دنیا شدند اسلام شناس و حدیث شناس مثل آقای کارتر ... حالا تمام مجتهد ها که مباح بودن ذات موسیقی را صادر کردند و استفتاات آنها را در مقالهء قبلی در آرشیو موسیقی و شطرنج ذکر کردند این حدیثها را ندیدند-رجال بلد نبودند- و تنها این آقای خر نخودکی آنهم بدون ذکر سند-بدون دریافت رجال –بدون ذکر سلسله- بدون درک درایه الحدیثی هر چی از دهنش دراومده رو نوشته.......... یا خر عیسی شر اینها را از سر ما کم کن و اینها را با الاغ کثیف نخودکی محشور کن.......))))))))
۱۳۸۸ فروردین ۲۶, چهارشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
دوستان عزیز بیایید گفتگو کنیم....
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.