توحید 21 تفسیر توحید بخش 8

در ادامه در مورد لفظ مبارک بسم الله الرحمن الرحیم در روایتی دیدم که خداوند دارای 4000 اسم اعظم است اگر کسی بگوید بسم الله الرحمن الرحیم خداوند را به 4000 اسم اعظمش دعوت نموده است .در ضمن مشهور است که بسم الله الرحمن الرحیم به دو پیامبر نازل شد یکی پیامبر ما و دیگری حضرت سلیمان علیه السلام که در سورهء نمل(تنها سورهای که در قرآن دارای 2 بسم الله است آمده)در این سوره یک بسم الله در اول سوره است و یک بسم الله زمانی که جناب بلقیس نامهء حضرت سلیمان علیه الاف التهیه والسلام را میخواند که انه من سلیمان و انه بسمالله الرحمن الرحیم ان لا تعلوا علیّ و اتونی مسلمین.(که از این آیه در علوم غریبه و احضاری برای احضار جنها به روشهای پیچیده ای استفاده میشود). و در سورهء توبه این بسمالله نیامده با این وصف باز هم تعداد سوره های قرانی و بسمالله های قران باهم برابر و مساوی 114 میشود. در ادامهء تفسیر قل هوالله . قل به معنای بگو خطاب به پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم است.و امر به اعلام وحدانیت و یکتایی آن حضرت است.که ساحت کبریایی و معرفی کردن حضرت حق تعالی بر عهدهء اوست.در معنای قل هوالله احد.هو بیان کنندهء این است که ذات اقدس الهی غائب بالذات(از نظر محسوسات است و حقیقتی است که درک نمیشود و در سمت و جهت نیست به همین خاطر از ضمیر غائب استفاده شده)معنای دیگری برای لفظ قل این است که چون امر بگفتن شده به این معناست که ای پیامبر چون تو در شان ممکن الوجودی به کُنه درک من (موافق شان ممکن الوجودی بشریت)رسیدی که حالا این درک را به دیگران هم منتقل کن.بعبارت دیگر در جواب کسانی که از تو در مورد من میپرسند بگو که هوالله احد.معنای دیگر هو در هو الله این است که:هو کنایه است از اینکه آنچه را که شما در مورد نسبت خداوند جل جلاله پرسیدید الله احد است.کلمهء هو معمولا ضمیر شان و قصه است و معمولا در جایی بکار میرود که گوینده اهتمام زیادی به مقصود جملهء بعدی دارد.در شان نزول آن چنین آمده که چون حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه وآله وسلم به مشرکان فرمودند قو لو لااله الا الله بگویید لا اله الا اللهگفتند که خدای خود را برای ما توصیف کن چوب است یا طلا یا نقره یا آهن یا چیز دیگری است(حلاج و حافظ و مولوی؟!)
که در جواب انان این سوره فرود امد.ابن عباس نقل کرده که بعضی از علمای یهود خدمت حضرت آمدند و گفتند که خدای خود را تشبیه کن (ومیخواستند ببینند تعریف حضرت از خداوند متعال موافق کتاب تورات هست یا خیر در اصل برای امتحان حضرت امده بودند.در تفسیر نمونه در تفسیر لفظ هو چنین آمده که:هو در این ایه به این معناست که:مفهوم مبهمی را از خداوند ارائه دهد و رد واقع رمز و اشاره به این حقیقت است که ذات مقدس احدیت در نهایت خفاست و از دسترس افکار(وحس و تخیلات و توهمات )بشریت بدور است.هرچند حضور و قرب و نزدیکی او در افعالش ظاهراست(یعنی بعلت خلقت اشیا و عوامل خلقت اعم از قوانین ماده و زمان و مکان از عدم مطلق ،ظاهر تر از او وجود ندارد اما این ظهور،ظهور افعالی است نه ظهور ذات حضرت احدیت.یعنی توسط افعال او انسان پی بوجود خالق میبرد نه با حس و مشاهده و لمس ودرک ذات خداوند)در آیهء 53 سورهء مبارکهء فصلت میفرماید:سنریهم آیاتنا فیالافاق و فی انفسهم حتی یتبین لهم انه الحق.بزودی نشانه های خود را در اطراف جهانیان و در درون خودشان ظاهر میکنیم تا اشکار گردد که او(اشاره به ذات)حق است.(یعنی با آیات و نشانه هایی که خداوند در کاینات قرار داده میتوان تصور کرد که خالقی هست که صفات فعلی او چنین و چنانه).در لفظ هو .ها به معنای اشاره وتثبیت و توجه دادن به مطلب است و واو ضمیر غایب است و اشاره بهغایب از چشمها و دور از لمسها دارد.