۱۳۸۸ فروردین ۲۰, پنجشنبه

راه سعادت 2

با سلام خدمتش ما دوستان بسیار عزیز و محترم...به به چه ایام ‏
فوق العاده ای داریم مخصوصا اینکه فصل صعودبه دماوند عزیز و زیبا هم ‏فرا رسیده . در ضمن باید بنده را ببخشید که مدتی از محضر شما ‏عزیزان غائب بودم.صحبت ما در مورد راه و روش سعادت و خوشبختی ‏بود.قبلا خدمت شما عرض کردم. زندگی ما شکل خود ما و رنگ افکار ما ‏است که در جهان خارج منعکس شده. و بهترین راه برای زندگی بهتر ‏این است که افکار خود را جهت بدهیم.اما در این مقدمه باید از چند ‏چیز احتراز نماییم. مهمترین چیزی که باید از آن فرسنگها فرار کنیم ‏خرافات است.این که تصور کنیم موجوداتی ناشناخته هستند که زندگی ‏ما را رقم میزنند .اینکه منتظر آمدن یک فرد با شمشیر دوشاخ از آسمان ‏باشیم که همهء بیعرضگی ها و بی لیاقتیهای ما را جبران کند و پول یا ‏مفت به حلقوم ما سرازیر کند و ... .شما یک سرچ کوتاه در وادی علوم ‏غریبه بفرمایید ببینید این وبهای محترم چه جنگلی است.هر آدم آسمان ‏جل بی سروپا شده جادوگر و استاد و .... .جالب این است که حتی یک ‏نفر از عقلا تصور نمیکند که این گداهای سامره اگر چیزی بلد بودند ‏این اوضاع خاک بر سر خودشان را بهتر مینمودند.امتحان بفرمایید و با ‏این بزرگواران صحبت کنید.اگر بیشتر از 20 ثانیه مطلب دستگیرتان ‏شد .یکی میگوید ما توسل به فلان شخص داریم که هرچی میگوییم ‏میگوید چشم. یکی از دوستان بنده میگفت یک روش برای دعا دارم که ‏هرچه دعا کنی مستجاب میشود.نظر شما در این باب چیست؟؟ ‏خدمتشان عرض کردم نظر بنده این است که شما حتما خودتان را به ‏یک روانپزشک نشان بده. هرچند بیماری روانی خطر ناکی داری اما ‏ممکنه با دارو و شوک الکتریکی و ... آدم شوی.گفت چرا؟گفتم در ‏توحید داریم که هیچ موجودی سر سوزنی به ذات خدا راه ندارد حتی ‏پیغمبران و ملائک.خدا هم در قرآن امر نموده به حضرت که ای پیغمبر ‏به مردم بگو که علم غیب نزد خدا ست و من اطلاعی از آن ندارم.(سورهء ‏انعام آیهء 50) و امثال این آیات بسیار در قرآن زیاد است. اما متاسفانه ‏امروزه این مریدان همیشه بت تراش میگویند نه تنها ایشان علم غیب ‏داشت و بیخود کرده که فرموده من علم غیب ندارم،بلکه تمام ائمه ‏علیهم السلام هم عالم به غیب بودند و افرادی مثل جناب مجتهدی – ‏نخودکی – حاج حسن چلویی – ملاقلی آبگوشتی – و ..... هم علم غیب ‏داشته ودارند. خلاصه...از مطلب دور شدیم. چنین خدایی در قرآن ‏فرموده انسان بسیار ظالم و جاهل است حالا خدایی که ارادهء خود را ‏دست یک ظلوم جهول بدهد آیا عاقل خواهد بود؟؟؟ خدای مترسک ‏مانندی که با یک دعا هرچه بگویم بگوید چشم نامش خدا ست یا ‏برده؟؟؟؟ 4444 کرامت و معجزهء دروغ به پیغمبر صلی الله نسبت داده ‏اند!! میدانید چرا؟؟؟برای اینکه شما را در خانه های خود نگهدارند. برای ‏این که خرافات بهترین راه برای حکومت و تسلط بر مردم خرافاتی و ابله ‏است.حضرت امیر علیه السلام به برادر کور- عاجز- مستحق عیالوار و بد ‏بخت خود نه تنها هیچ وجهی مرحمت نفرمود بلکه بر کف دست ایشان ‏آتش قرار داد به حدی که از شدت فقر و فاقه گمراه شد و متوسل به ‏آقای معاویه شد و معاویه خرج ایشان و کودکان ایشان را تامین کرد.حالا ‏امروزه روش آنها علیهم السلام تغییر نموده گاهی حضرات علیهم السلام ‏میشوند ناندانی روضه های مسخره که بجای امام شناسی فقط صحبت از ‏تیر 3 شعبه و سر بریدن و چاقو کشی و .... مینمایند.یا اینکه مجالس ‏ریایی برای چرخ زدن علامت و کتل و سنج و دهل و دنبک شدند .تازه ‏به این هم قناعت نکردند ...یاد یک خاطره افتادم.یک روز نزدیک غروب ‏آفتاب تیم ملی فوتبال بازی داشت. یکی از این احمقها میگفت من ‏توسل به حضرت عباس علیه السلام کردم که توپهای تیم کره جنوبی را ‏بگیره!!! و نگذاره بره توی دروازه.... ببینید چه توسلات و چه مشاغلی را ‏از ائمه علیهم السلام و پیشوایانمان خواستار هستیم .... یک احمق شده ‏مسئول ورزش کشور هنوز تیم ملی مربی نداره 2 هفته مانده به بازی و ‏‏.... ما از خدا میخواهیم در عین عدم شایستگی دروازه بان ما شود اما ‏عقلمان را بکار نمیاندازیم که این ایتالیا و فرانسه خون خوار گور بگوری ‏با توسل و قفل بستن به درو دیوار پیشرفت نکردند! آنها مثل آدم برنامه ‏ریزی صحیح انجام دادند همین!چون ارادهء خدا به فعل و شایستگیهای ‏ما تعیّین میپذیرد.خدایی که خودش ظلم را جاری کند و ناشایستها را بر ‏جایگاه رفیع موفقیت بنشاند دیگر اصلا خدا نیست چون صفت سلبیه بر ‏ذات خدا عارض نمیشود .من نمیفهمم تا کی باید بجای خواندن درس ‏در شب امتحان دعای توسل بخوانیم؟ دوستان عزیز بنده به شما قول ‏میدهم خدا هیچ کمکی به شما نمیکند. توسلات شما هم یک چوب ‏کبریت را تکان نمیده.اگر میخواهید در زندگی خود موفق باشید باید ‏ذهن خودتان را تغییر بدهید چون هرکسی شایستگی همان مصیبتی را ‏دارد که بر سرش میبارد.آقای یزید به حضرت زینب سلام الله علیها ‏گفت: خدا خواسته من بر شما پیروز شوم اگر خدا نمیخواست میتوانست ‏من را خشک کند.یا اینکه از آسمان بر سرم سنگ ببارد.پس معلومه من ‏بر حق هستم و شما ناحق.عین همین جملهء مسخره را آقایان عالم ‏میفرمایند. خدا خواست ما پیروز شویم.خواست خدا بر فعل و ارادهء ما ‏تعیین میپذیرد نه اینکه سورهء واقعهء بعد از عشای بنده برای من نان و ‏آب شود.... آقای بیل گیتس که هم بیل است و هم دروازه ، بدون ‏خواندن سورهء واقعه- بدون داشتن یک قطره نفت بدون تو سرو کله ‏کوبیدن شب شام غریبان و 19 ماه رمضان و .... به همه جارسیده به ‏حدی که اگر تمام دنیای اسلام محترم نعمتهای خدادادشان را روی هم ‏بگذارند به اندازه ء ثروت تعقل ایشان نمیشود .من نمیفهمم چرا ما نباید ‏از خود ائمه علیهم السلام درس بگیریم؟ایشان برای بیماری خود اول به ‏طبیب مراجعه میفرمودند بعد از مصرف دارو دعا میفرمودند که خدایا به ‏من عمر طولانی عنایت فرما مثل حضرت سجاد علیه السلام که ادعیهء ‏ایشان در شفای بیماری و طول عمر مشهور است اما در هر حال یا دعای ‏ایشان استجابت نشد و یا ... ایشان عمر متوسطی داشتند.نه عمر معمولی ‏چه برسد به عمر طولانی.... به هرحال در توحید داریم که افعال ما به ‏ذات خدا وارد نمیشود- خاطر خدا از ضجه مورهء ما منقلب نیمشود- ‏کفر گفتن ما مثل عبادت ما ذره ای ذات را متحول نمی کند . و خواست ‏خدا را بنده در وب شرح دادم که 27 معنا دارد و هیچیک از آنها به خدا ‏مربوط نمیشود بلکه جهل- برش اختیارات توسط حقایق مختار دیگر و... ‏را خواست خدا مینامیم. خداوند آمده و به ما اجبارا – جبرا- قهرا اختیار ‏داده .در مورد ادعیه ای که از خداوند در خواست برکت و ... میشود باید ‏عرض کنم کمک گرفتن از خدا تعبیری از کمک گرفتن از سنن الهی ‏استبه نحوی که دعا از ریشه دعو به معنای خواندن دعوت کردن و ... ‏است یعنی کسی که دعا مینماید ،خداوند و حکمت الهی او را به زندگی ‏خود دعوت مینماید. خداوندی که حاجت اولیاء خود را برآورده نفرموده ‏چگونه اگر ما به یاد آنها توی مغز نداشتهء خود بکوبیم حاجت مارا ‏خواهد داد؟؟؟؟ طبق کدام سنت الهی؟؟؟ هزاران حدیث ضعیف و ناقص ‏و مصحّف و مدلّس در حلقوم عقل ما فرو میکنند که گوسفند وار هر ‏مزخرفی را بپذیریم.؟مگر هر چرندی حدیث موثق و قابل اعتنا است؟؟؟؟ ‏بشریت تنها یک راه نجات دارد و آن این است که عقل خود را بکار ‏بیندازد.کاری که شما نمیتوانی برای خودت انجام بدهی را چگونه انتظار ‏داری رمالهای پاپتی برایت انجام بدهند؟؟؟؟ کشف و کرامات چیه؟ قصه ‏های الاغ آقای نخودکی؟ اینجوری میخواهید زندگی خود را متحول ‏کنید؟با خواندن قصه های مالک بن دینار و باد زدن و مگس پراندن مار ‏از ایشان با گل نرگس؟؟(نوشتهء تذکره الاولیاء آقای عطار نیشابوری)یا ‏قصهء کندن دروازهء خیبر و نیزهء 94 متری و حوری 80 متری؟ بهترین ‏جمله برای شما این است".هرکس لایق همان وضعیتی است که در ‏آن قرار دارد.اگر لیاقتتان بیشتر است بسیار خوب وضع خودتان ‏را تغییر بدهید." آنچه از توسلات بیحاصل و خواب و خیال خود ‏جستجو میکنید از وجود خودتان آن را بیابید. مطمئنا موثر خواهد ‏بود.امروز در باب خرافات صحبت کردم به خدا قسم به خدا قسم اگر ‏یک سر سوزن این مزخرفات را از ذهن بیچارهء خود دور کنید ‏هزاران قدم به موفقیت نزدیکتر میشوید.بد ترین فساد هم فساد عقل ‏شما است که توسط خرافه صورت میگیرد.بجای توسل به جنگیر- ‏رمال –جن دوشاخ- دعای 40 قاف-6 قفل- 7 پیکر –ام الصبیان – ‏دعانویسان بیشرف و هزار کوفت و زهر مار دیگر بیایید این ذهن ‏فلج و علیلتان را تغییر بدید تا دنیا و آخرت شما تغییر کند.ارادهء خدا ‏در شما تجلی میکنید.نیازی نیست یا خدا و یا حسین و عظم البلاء و ‏‏.... را بخوانید.خود را تغییر دهید تا حکمت الهی و برکت الهی بر ‏جان شما سرازیر شود.اگر شما الان دلتان برای بیچارگی و عقب ‏ماندگیتان نسوزد هیچ کدام از قصه های توسل و ... منتج به نتیجه ‏نخواهد شد. اگر هم بشود تصادفی ا ست و هیچ ربطی به خدا ‏ندارد.خدایی که از یک تنبل بیعرضه حمایت کند اصلا خدا نیست. ‏البته بنده روشهای مادی این بحثها را هم برای شما ذکر میکننم. ‏ممنونم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

دوستان عزیز بیایید گفتگو کنیم....

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.