با سلام خدمتش ما دوستان بسیار عزیز و محترم...به به چه ایام
فوق العاده ای داریم مخصوصا اینکه فصل صعودبه دماوند عزیز و زیبا هم فرا رسیده . در ضمن باید بنده را ببخشید که مدتی از محضر شما عزیزان غائب بودم.صحبت ما در مورد راه و روش سعادت و خوشبختی بود.قبلا خدمت شما عرض کردم. زندگی ما شکل خود ما و رنگ افکار ما است که در جهان خارج منعکس شده. و بهترین راه برای زندگی بهتر این است که افکار خود را جهت بدهیم.اما در این مقدمه باید از چند چیز احتراز نماییم. مهمترین چیزی که باید از آن فرسنگها فرار کنیم خرافات است.این که تصور کنیم موجوداتی ناشناخته هستند که زندگی ما را رقم میزنند .اینکه منتظر آمدن یک فرد با شمشیر دوشاخ از آسمان باشیم که همهء بیعرضگی ها و بی لیاقتیهای ما را جبران کند و پول یا مفت به حلقوم ما سرازیر کند و ... .شما یک سرچ کوتاه در وادی علوم غریبه بفرمایید ببینید این وبهای محترم چه جنگلی است.هر آدم آسمان جل بی سروپا شده جادوگر و استاد و .... .جالب این است که حتی یک نفر از عقلا تصور نمیکند که این گداهای سامره اگر چیزی بلد بودند این اوضاع خاک بر سر خودشان را بهتر مینمودند.امتحان بفرمایید و با این بزرگواران صحبت کنید.اگر بیشتر از 20 ثانیه مطلب دستگیرتان شد .یکی میگوید ما توسل به فلان شخص داریم که هرچی میگوییم میگوید چشم. یکی از دوستان بنده میگفت یک روش برای دعا دارم که هرچه دعا کنی مستجاب میشود.نظر شما در این باب چیست؟؟ خدمتشان عرض کردم نظر بنده این است که شما حتما خودتان را به یک روانپزشک نشان بده. هرچند بیماری روانی خطر ناکی داری اما ممکنه با دارو و شوک الکتریکی و ... آدم شوی.گفت چرا؟گفتم در توحید داریم که هیچ موجودی سر سوزنی به ذات خدا راه ندارد حتی پیغمبران و ملائک.خدا هم در قرآن امر نموده به حضرت که ای پیغمبر به مردم بگو که علم غیب نزد خدا ست و من اطلاعی از آن ندارم.(سورهء انعام آیهء 50) و امثال این آیات بسیار در قرآن زیاد است. اما متاسفانه امروزه این مریدان همیشه بت تراش میگویند نه تنها ایشان علم غیب داشت و بیخود کرده که فرموده من علم غیب ندارم،بلکه تمام ائمه علیهم السلام هم عالم به غیب بودند و افرادی مثل جناب مجتهدی – نخودکی – حاج حسن چلویی – ملاقلی آبگوشتی – و ..... هم علم غیب داشته ودارند. خلاصه...از مطلب دور شدیم. چنین خدایی در قرآن فرموده انسان بسیار ظالم و جاهل است حالا خدایی که ارادهء خود را دست یک ظلوم جهول بدهد آیا عاقل خواهد بود؟؟؟ خدای مترسک مانندی که با یک دعا هرچه بگویم بگوید چشم نامش خدا ست یا برده؟؟؟؟ 4444 کرامت و معجزهء دروغ به پیغمبر صلی الله نسبت داده اند!! میدانید چرا؟؟؟برای اینکه شما را در خانه های خود نگهدارند. برای این که خرافات بهترین راه برای حکومت و تسلط بر مردم خرافاتی و ابله است.حضرت امیر علیه السلام به برادر کور- عاجز- مستحق عیالوار و بد بخت خود نه تنها هیچ وجهی مرحمت نفرمود بلکه بر کف دست ایشان آتش قرار داد به حدی که از شدت فقر و فاقه گمراه شد و متوسل به آقای معاویه شد و معاویه خرج ایشان و کودکان ایشان را تامین کرد.حالا امروزه روش آنها علیهم السلام تغییر نموده گاهی حضرات علیهم السلام میشوند ناندانی روضه های مسخره که بجای امام شناسی فقط صحبت از تیر 3 شعبه و سر بریدن و چاقو کشی و .... مینمایند.یا اینکه مجالس ریایی برای چرخ زدن علامت و کتل و سنج و دهل و دنبک شدند .تازه به این هم قناعت نکردند ...یاد یک خاطره افتادم.یک روز نزدیک غروب آفتاب تیم ملی فوتبال بازی داشت. یکی از این احمقها میگفت من توسل به حضرت عباس علیه السلام کردم که توپهای تیم کره جنوبی را بگیره!!! و نگذاره بره توی دروازه.... ببینید چه توسلات و چه مشاغلی را از ائمه علیهم السلام و پیشوایانمان خواستار هستیم .... یک احمق شده مسئول ورزش کشور هنوز تیم ملی مربی نداره 2 هفته مانده به بازی و .... ما از خدا میخواهیم در عین عدم شایستگی دروازه بان ما شود اما عقلمان را بکار نمیاندازیم که این ایتالیا و فرانسه خون خوار گور بگوری با توسل و قفل بستن به درو دیوار پیشرفت نکردند! آنها مثل آدم برنامه ریزی صحیح انجام دادند همین!چون ارادهء خدا به فعل و شایستگیهای ما تعیّین میپذیرد.خدایی که خودش ظلم را جاری کند و ناشایستها را بر جایگاه رفیع موفقیت بنشاند دیگر اصلا خدا نیست چون صفت سلبیه بر ذات خدا عارض نمیشود .من نمیفهمم تا کی باید بجای خواندن درس در شب امتحان دعای توسل بخوانیم؟ دوستان عزیز بنده به شما قول میدهم خدا هیچ کمکی به شما نمیکند. توسلات شما هم یک چوب کبریت را تکان نمیده.اگر میخواهید در زندگی خود موفق باشید باید ذهن خودتان را تغییر بدهید چون هرکسی شایستگی همان مصیبتی را دارد که بر سرش میبارد.آقای یزید به حضرت زینب سلام الله علیها گفت: خدا خواسته من بر شما پیروز شوم اگر خدا نمیخواست میتوانست من را خشک کند.یا اینکه از آسمان بر سرم سنگ ببارد.پس معلومه من بر حق هستم و شما ناحق.عین همین جملهء مسخره را آقایان عالم میفرمایند. خدا خواست ما پیروز شویم.خواست خدا بر فعل و ارادهء ما تعیین میپذیرد نه اینکه سورهء واقعهء بعد از عشای بنده برای من نان و آب شود.... آقای بیل گیتس که هم بیل است و هم دروازه ، بدون خواندن سورهء واقعه- بدون داشتن یک قطره نفت بدون تو سرو کله کوبیدن شب شام غریبان و 19 ماه رمضان و .... به همه جارسیده به حدی که اگر تمام دنیای اسلام محترم نعمتهای خدادادشان را روی هم بگذارند به اندازه ء ثروت تعقل ایشان نمیشود .من نمیفهمم چرا ما نباید از خود ائمه علیهم السلام درس بگیریم؟ایشان برای بیماری خود اول به طبیب مراجعه میفرمودند بعد از مصرف دارو دعا میفرمودند که خدایا به من عمر طولانی عنایت فرما مثل حضرت سجاد علیه السلام که ادعیهء ایشان در شفای بیماری و طول عمر مشهور است اما در هر حال یا دعای ایشان استجابت نشد و یا ... ایشان عمر متوسطی داشتند.نه عمر معمولی چه برسد به عمر طولانی.... به هرحال در توحید داریم که افعال ما به ذات خدا وارد نمیشود- خاطر خدا از ضجه مورهء ما منقلب نیمشود- کفر گفتن ما مثل عبادت ما ذره ای ذات را متحول نمی کند . و خواست خدا را بنده در وب شرح دادم که 27 معنا دارد و هیچیک از آنها به خدا مربوط نمیشود بلکه جهل- برش اختیارات توسط حقایق مختار دیگر و... را خواست خدا مینامیم. خداوند آمده و به ما اجبارا – جبرا- قهرا اختیار داده .در مورد ادعیه ای که از خداوند در خواست برکت و ... میشود باید عرض کنم کمک گرفتن از خدا تعبیری از کمک گرفتن از سنن الهی استبه نحوی که دعا از ریشه دعو به معنای خواندن دعوت کردن و ... است یعنی کسی که دعا مینماید ،خداوند و حکمت الهی او را به زندگی خود دعوت مینماید. خداوندی که حاجت اولیاء خود را برآورده نفرموده چگونه اگر ما به یاد آنها توی مغز نداشتهء خود بکوبیم حاجت مارا خواهد داد؟؟؟؟ طبق کدام سنت الهی؟؟؟ هزاران حدیث ضعیف و ناقص و مصحّف و مدلّس در حلقوم عقل ما فرو میکنند که گوسفند وار هر مزخرفی را بپذیریم.؟مگر هر چرندی حدیث موثق و قابل اعتنا است؟؟؟؟ بشریت تنها یک راه نجات دارد و آن این است که عقل خود را بکار بیندازد.کاری که شما نمیتوانی برای خودت انجام بدهی را چگونه انتظار داری رمالهای پاپتی برایت انجام بدهند؟؟؟؟ کشف و کرامات چیه؟ قصه های الاغ آقای نخودکی؟ اینجوری میخواهید زندگی خود را متحول کنید؟با خواندن قصه های مالک بن دینار و باد زدن و مگس پراندن مار از ایشان با گل نرگس؟؟(نوشتهء تذکره الاولیاء آقای عطار نیشابوری)یا قصهء کندن دروازهء خیبر و نیزهء 94 متری و حوری 80 متری؟ بهترین جمله برای شما این است".هرکس لایق همان وضعیتی است که در آن قرار دارد.اگر لیاقتتان بیشتر است بسیار خوب وضع خودتان را تغییر بدهید." آنچه از توسلات بیحاصل و خواب و خیال خود جستجو میکنید از وجود خودتان آن را بیابید. مطمئنا موثر خواهد بود.امروز در باب خرافات صحبت کردم به خدا قسم به خدا قسم اگر یک سر سوزن این مزخرفات را از ذهن بیچارهء خود دور کنید هزاران قدم به موفقیت نزدیکتر میشوید.بد ترین فساد هم فساد عقل شما است که توسط خرافه صورت میگیرد.بجای توسل به جنگیر- رمال –جن دوشاخ- دعای 40 قاف-6 قفل- 7 پیکر –ام الصبیان – دعانویسان بیشرف و هزار کوفت و زهر مار دیگر بیایید این ذهن فلج و علیلتان را تغییر بدید تا دنیا و آخرت شما تغییر کند.ارادهء خدا در شما تجلی میکنید.نیازی نیست یا خدا و یا حسین و عظم البلاء و .... را بخوانید.خود را تغییر دهید تا حکمت الهی و برکت الهی بر جان شما سرازیر شود.اگر شما الان دلتان برای بیچارگی و عقب ماندگیتان نسوزد هیچ کدام از قصه های توسل و ... منتج به نتیجه نخواهد شد. اگر هم بشود تصادفی ا ست و هیچ ربطی به خدا ندارد.خدایی که از یک تنبل بیعرضه حمایت کند اصلا خدا نیست. البته بنده روشهای مادی این بحثها را هم برای شما ذکر میکننم. ممنونم
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
دوستان عزیز بیایید گفتگو کنیم....
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.