۱۳۸۸ فروردین ۲۳, یکشنبه

احادیث شاخدار3(علت کوتاهی قد حضرت امیر علیه السلام از دید حدیث)

با سلام خدمت دوستان عزیز و گرامی .... یادمه در ماه رمضان سال قبل ‏جناب مکارم شیرازی مردم را تحریص نمودند به خواندن کتاب علل الشرایع ‏‏....البته در جامعهء حدیثی ما از این احادیث به وفور یافت میشود اعم از نهج ‏البلاغه- کتاب کافی-من لا یحضره الفقیه –استبصار –التهذیب- و کتب ‏دیگری مثل بحار الانوار –جلاء العیون-حدیقه الشیعه و .... و علل ‏الشرایع...کتاب علل الشرایع کتابی است از جناب شیخ صدوق که نویسندهء ‏یکی از کتب اربعه بنام الاستبصار هستند... و علل الشرایع کتاب دو جلدی و ‏بسیار قطوری است که تمام علتهای مطالب دینی مثل خواندن نماز و ... در ‏آن هست....اما یکی از دوستان مومن بنده با خواندن این کتاب همین دوزار ‏ایمانش را هم به اسلام از دست داد....علی ایّ حالٍ فرازی از این کتاب را ‏خدمت شما تقدیم میکنم...همیشه دوست داشتم بینم چهرهء واقعی حضرت ‏علی علیه السلام چگونه بوده؟آیا بقول دوستان این آلن دولن هایی که ‏میکشند هیچ تناسبی با چهرهء فردی جنگو و عرب تبار که زیر آفتاب سوزان ‏بوده دارد یا خیر.... در این کتاب نسخه ای دیدم(اسناد:کتاب علل الشرایع ‏شیخ صدوق-ج1ص 527حدیث 1 و 2)...حدیث 1:شیخ نقل نموده که"پدرم ‏و محمد بن یحیی عطار جمیعا از محمد بن احمد یحیی بن عمران اشعری ‏با اسناد متصل خود که در حفظم نیست(یعنی بر اساس اصطلاحات ‏حدیثی ظاهرا خبر نزد ایشان مرفوع نبوده و متصل بوده)نقل کرد که ‏حضرت امیر علیه السلام فرمودند که اگر خدا خیری برای بنده ای ‏بخواهد قصد میکند که او اصلع شود پس موهای جلوی سرش می ریزد و ‏من مصداق این معنا هستم...در حدیث 2:محمدبن ابراهیم بن اسحق ‏طالقانی از حسن بن علی عدوی از عباد بن صهیب از پدرش نقل میکند ‏که از جدش جعفر بن محمد علیه السلام که فرمودند...مردی از حضرت ‏امیر علیه السلام سوال کرد که از 3 چیز که در شما هست میپرسم...الف ‏سوال میکنم از علت کوچک بودن خلقت و جثهء شما ب:سوال میکنم از ‏بزرگی شکم شما ج:سوال میکنم از ریخته شدن موی جلوی سر ‏شما....(پس شکل حضرت علیه السلام این بوده که کوتاه قد-با شکم ‏بزرگ و موی جلوی سر ایشان ریخته بوده...البته در سندی دیگر دیدم که ‏ساقهای باریک هم داشتند)...حضرت فرمودند‎ ‎‏: (خلاصه) خدا مرا میانه ‏آفرید لذا در جنگ وقتی به افراد کوتاه ضربه بزنم آنها را دو نیمه میکنم و ‏اگر به افراد بلند ضربه میزنم از کمر دو نیمه میشوند...(البته باز هم بنده ‏حکمت کوتاهی ایشان را نفهمیدم...خب حالا اگر اینها کشته میشدند و دو ‏نصف نمیشدند اتفاق خاصی می افتاد ؟؟؟!!!)و اما بزرگی شکم من به این ‏خاطر است که رسول خدا بابی از ابواب علم به من(صفحهء بعد یعنی ‏‏528)تعلیم فرمود که از آن 1000 باب دیگر باز میشود و این ابواب در ‏شکم من جمع شده اند از این رو شکمم بزرگ گردیده!!!!!! البته قبلا ‏حضور دوستان عرض کردم که هر حدیثی را نمیشود قبول کرد البته این ‏کتاب با ترجمه و تحقیق ذهنی تهرانی بوده که در ذیل احادیث مشکل دار ‏مطالبی مینوشته اما در ذیل این حدیث موضوعی نوشته نشده بوده......‏

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

دوستان عزیز بیایید گفتگو کنیم....

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.