۱۳۸۸ فروردین ۲۴, دوشنبه

بررسی بعضی اسناد مثل زیارت عاشورا درس 3

سلام به تمام دوستان عزیز به به چه صبح زیبا و خوشمزه ای آدم کیف ‏میکنه...واقعا مشکلات زندگی چقدر جالبه مثل حل کردن یک معما مثل ‏چی بگم.....بازی تیکن که بچگی ها بازی میکردیم منتهی غولهای ‏مرحله اش واقعی هستن... بگذریم ...بریم سر اصل موضوع...دوست ‏عزیزی که غیرت دینی آن عزیز تحمل گمراهانی مثل بنده را ندارد،در ‏نامه ای خصوصی دست به ارشاد بنده زده البته چون صحبت و انتقاد ‏ایشان پاسخی عمومی و علمی داره ....بنده عین مطلب ایشان را کپی ‏میکنم .تا بقیه نگویند که:شما تماما ابراز علاقه های دیگران را تایید ‏میکنید.خب چکار کنم ؟دوستان تقریبا همگی به بنده محبت دارند.این هم ‏تقصیر منه؟اگر سالی ماهی مطلبی هم تایید نشه بخاطر پست بودن و ‏ناخوش آیند بودن مطلبه که بجز معمودی به شخصیت نویسنده ر میگرده ‏یا سهوی اتفاق میافته...علی ای حال نظر این فرد محترم .‏
اولا سنت ائمه علیهم السلام سلام بوده که این دوست عزیز از این حلیه ‏بی بهره بوده.در ضمن بنده در باب زیارت عاشورا بارها عرض کردم ‏وجه سندی آن خدشه بردار و بحث برانگیز است که تحقیق امیر عزیز ‏را بر آن مزید کرده و عرض میکنم.صحبت بنده که باعث به هیجان ‏آمدن این دوست عزیز شده این بوده" مثلا دعایی مثل زیارت عاشورا ‏که هنوز در اصل بودنش نه تنها یقین نداریم بلکه تردید داریم را افراد ‏ی ،میگویند 40 بار بخوانید و از معصوم علیهم السلام این دستور ‏رسیده و به همه حوائج خود میرسید!!!! " این مطلب در عمومی 43 ‏درج شده شما در این مطلب بنده هتاکی و بی حرمتیی می بینید؟؟؟؟در ‏این موضوع به دو مورد اشاره کردم یکی تردید در اصالت زیارت ‏عاشورا و یکی جعل خاصیت 40 بار خواندن که در هیچ یک از اسانید ‏متصل به معصوم علیهم السلام نیست.اما وجه خنده داری که ایشان ‏فرموده اینه که:من بار ها از این زیارت جواب گرفتم!!!!.به خدا آدم از ‏این استدلالات شاخ در میآره ...دوست من وجه تصدیق و توثیق حدیث ‏آیا نتیجه گرفتن من و شما است؟؟؟اگر بنا بود این موضوع باشه که ‏معصوم علیه السلام حتما چنین موضوعی را در تحقیق حدیث منظور ‏میفرمودند.از بحث زیارت عاشورا یک لحظه خارج شویم تا برچسب و ‏انگ بدتری به ما نچسباندند.یک موضوع دیگر را مثال بزنیم فرضا اگر ‏کسی از طلسم غلط نتیجه بگیره آیا دلیل صحت طلسمه؟در هند مردم از ‏پرستیدن گاو هم نتیجه میگیرند.حتی فضولات گاو را به سرو صورت ‏میکشند(فیلم مستندی در این باب تحت عنوان انسان وحشی حیوان ‏وحشی موجوده)آیا این دلیل حقانیت گاوه؟؟یا استحمار مردم؟در بحث ‏حدیث شاخه های مورد بررسی کاملا مشخصه و یکی از آنها سلسله ‏رواته.این دعا در سلسله خود ایراد داره فرضا که درست باشه این عدد ‏‏40 که معلوم نیست از چه جهنمی استخراج شده با این اسانید خدشه ‏دار،باز هم جعلیه یعنی بفرض صحت سند عاشورا (که ایراد دارد)هیچ ‏جای همین سند مخدوش اشاره به 40 شب خواندن آن نشده.بله ‏مفهومهای آن در بسیاری جاها تایید شده مثل لعن و صلوات به حضرت ‏اما بحث ما سر مفهوم نیست...سر اینه که آیا میشود مطمئن بود که این ‏زیارت از الفاظ گهر بار حضرت باقر علیه السلام است؟پاسخ با این ‏اسناد فقط لفظ خیر است.فقط این دعا شانسی که آورده اینه که مثل ‏مناجات شعبانیه و دعای سیفی و ناد علی کفریات نداره.به این دوست ‏عزیز عرض میکنم که دوست من:زیارت شما در اسنادش خدشه ‏موجوده ،من مقصرم؟اگر حضرت در روز قیامت جملهء خنده داری ‏مثل شما فرمودند که جواب امام حسین(البته با لفظ علیه السلام) را چه ‏میدهی،بنده عرض میکنم به چند علت.1:سند متواتر نیست (پس فقط ظن ‏و گمان صحت ایجاد میکند)2:مستفیض هم نیست(پس درجه اتقان آن ‏پایینتر میآید3:بعضی روحانیون معتقد بودند که کل کتاب کامل الزیارات ‏احادیث موثق دارد(که این زیارت داخل آنها است مثل جناب خوئی که ‏ظاهرا بعدا از این عقیده برگشتند.4:خود روات حدیث که بعدا عرض ‏میکنم در حداقل یک طبقه دوچار اشکال هستند.اما در مورد دیگه ای که ‏فرمودید خودت رو درست کن تا جواب بگیری...دوست من بار ها ‏دعاهای ائمه علیهم السلام را برای شما مثال زدم که نه تنها اجابت ‏نشد،بلکه برعکس شد.مثل دعای حضرت در پیروزی جنگ احد.مثل ‏دعای طول عمرسجادیه علیه السلام و... اگر بنا باشه همه چیز تفسیر ‏داشته باشه،طول عمر که دیگه یک مصداق واحد بیشتر نداره ‏که؟!!!مگر خداوند بنده ء این و آنه که هرچه بخواهیم مثلا با اطالهء ‏کلام در باب یک دعا ،خداوند در رودر بایستی قرار بگیره و بگه ‏چشم؟؟؟اصلا بنظر من خاک بر سر آن خدایی که بنده وشما هر چی ‏بگیم( حتی باتوسلا ت و ...)او بگوید چشم!!!ببینم ما بنده ایم و باید ‏اطاعت کنیم یا او باید امر کند و ما اطاعت کنیم؟مگر خداوند طبع دارد ‏که با ترفندی احساس او را تحریک کنیم؟اگر زمانی خدایی داشته باشم ‏که هر دعایی کنم استجابت کند من آن خدا را توی زباله دان ‏میاندازم.مگر نه اینکه در قران آمده:آیه 213 بقره"وعسی ان تکرهوا ‏شیئا و هو خیر لکم و عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم و الله یعلم و انتم ‏لا تعلمون؟؟؟در جای دیگر انسان را ظلوم و جهول خوانده.!!عاقلی که ‏عقلش را دست یک ظالم جاهل بدهد و با زیارت عاشورا که سهله با ‏واسطه قرار دادن اسماء خودش،حکمت را مبدل به جهل کند از آن ظلوم ‏جهول بد تر نیست؟؟؟من نمیدونم این چیزهای خنده دار را چه کسانی در ‏مغز شما فرو برده اند...همه چیزتون شده غیرت دینیی که هم خدا لعنتش ‏کرده و هم معصومین علیهم السلام اما در مورد لعنی که شما ‏فرمودید:من نمیفهمم چرا مثل گنجشک از این شاخه به اون شاخه ‏میپرید؟؟وایسید جوابتون رو بگیرید بعد تشریف ببرید سر موضوع ‏دیگه.مگه من گفتم مفهوم زیارت عاشورا دروغه؟؟؟من صحبت سندیتش ‏رو کردم.اگر یکی میخواهد لعن بگوید دیگر چه نیازی به زیارت ‏عریض و طویل عاشورا داره؟؟؟کسی که این زیارت را بخواند مگه ‏اشکالی داره؟من میگویم اسنادی که در مورد اتصال سند این زیارت به ‏معصوم علیه السلام موجوده خدشه داره با دلایلی که عرض کردم.کجا ‏صحبت من فحوای زیارت بود؟؟؟یا صحبت من طریق منتسب کردن آن ‏به معصوم علیهم السلام بود؟؟؟؟در ضمن بهتره در اعتقاداتتون یک ‏تجدید نظر کلی کنید.اگر این اعتقادات"نتیجه گرفتن از دعا و..."را باور ‏داشته باشید آنوقت شما یید که بهتره یک جوابی روز قیامت خدمت ‏حضرات علیهم السلام داشته باشید که بفرمایند:کجا ما فرمودیم مصداق ‏صحت حدیث و دعا نتیجه گیری در دعا است؟بهتره بجای غیرتهای ‏دینی خنده دار یک کمی توحید و علم خودتون رو ارتقاء بدید بعد برای ‏دیگران دلسوزی بفر مایید.تحقیقات بنده در مورد سندیت زیارت ‏عاشورا ارائه شد .حالا تحقیقات امیر عزیز" درباره سنديت زيارت عاشورا سؤال ‏کردند‎
قبل از اينکه جواب اين برادر گرامي رو عرض کنم بايد يه نکته اي رو تذکر بدم اونم اينکه امور شرعي ‏اموري نيستند که قابل درک براي ذهنيت بشري باشه بلکه اموري هستند تعبدي و لازمه در هر مورد نص ‏مشخصي(چه بالعموم و چه بالخصوص)وجود داشته باشه تا بشه بگيم اين مطلب شرعا فلان جور است و... ‏و اگه نصي نباشه نميشه امري رو به دين نسبت داد و انتساب دادن امري به دين بدون نص ميشه بدعتگذاري ‏در دين که جزء بزرگترين معاصي محسوب ميشه‎
بنابراين جملاتي نظير اينکه من فلانجور خوشم مياد يا فلان طور به سليقه من بيشتر ميخوره يا من تشخيص ‏ميدم فلان مطلب ديني فلان جوره يا به نظر من چنين و چنان " یا مثل این دوستمون من ‏اینجوری اثر دیدم و ... " و...اينا همه بدعته و نشونه بي ديني شخص محسوب ميشه...امور ديني ‏اموري تعبدي هستند و تابع ادله شرعيه(کتاب و سنت و آنچه کاشف از کتاب و سنت باشه‎)
اما درباره سنديت زيارت عاشورا بايد عرض کنم که زيارت عاشورا دو طريق معروف داره و ساير ‏طرق،فروع همين دو طريق اصلي هستند و نقل عبارات در دو نقل کمي متفاوت است‎
طريق اول طريق شيخ طوسي است در کتاب مصباح المتهجد...ايشان مي فرمايد من با اسناد خود(که ظاهرا ‏در کتاب الفهرست آن را تفصيلا ذکر کرده)نقل مي کنم از سيف بن عميرة و صالح بن عقبة و اين دو از ‏علقمة بن محمد الحضرمي که حضرت باقر(ع)ضمن يک حديث طولاني فرمودند در عاشوراء به اين الفاظ ‏زيارت کن حضرت سيد الشهداء(ع)را و زيارت عاشورا رو فرموده اند‎
خوب درباره اين طريق بايد بگم اسناد شيخ تا سيف و صالح اگه همون اسناد الفهرست باشه ظاهرا معتبر و ‏متقنه و سند تا اينجا مشکل مهمي نداره سيف بن عميرة هم در کتاب رجالي شيخ توثيق شده و در بعضي ‏نسخ رجال نجاشي هم موثق دونسته شده لکن صالح بن عقبة مورد طعن ابن الغضائري است و توثيق صريح در ‏کتب رجالي نداره بنابراين اثبات وثاقتش مشکله البته در اينجا چون نقل از هردو(سيف و صالح)موجوده ‏وثاقت يک نفر هم کفايت مي کنه(سيف)پس در اين طريق تا علقمة بن محمد الحضرمي مسأله مهمي نيست و ‏مي مونه خود اين بزرگوار که ببينيم ثقه است يا خير‎...
راستش تمام مشکل همين جاست جناب علقمة بن محمد الحضرمي درباره اش توثيق صريح وجود نداره و فقط ‏فرموده اند که از اصحاب حضرت باقر(ع)و صادق(ع) بوده اما آيا ثقه هم بوده يا نه؟ اثباتش مشکله و اينجا ‏مشکل داريم براي اتصال سند به معصوم(ع‎)
اما طريق دوم منقول است از کتاب کامل الزيارات اثر محدث کبير ابن قولويه که مي فرمايد من از حکيم بن ‏داود بن حکيم و عده اي ديگر نقل مي کنم که آنها از محمد بن موسي الهمداني و او از محمد بن خالد طيالسي ‏و او از سيف بن عميرة و صالح بن عقبة و اين دو از علقمة بن محمد الحضرمي که حضرت باقر(ع)چنين و ‏چنان فرمود‎
درباره اين طريق بايد بگم درباره کتاب کامل الزيارات دو نظر مشهوره...عده اي قائلند که بدليل توثيق کلي ‏که ابن قولويه در اول کتاب آورده بنابراين تمام روات اون ثقه هستند نقل شده که آيت الله خويي به اين نظر ‏معتقد بودند(گرچه نقل شده در اين اواخر از اين نظر برگشتند) اما مشهور معتقدند چنين توثيقي اثبات نشده ‏و منظور ابن قولويه صرفا کسانيه که مستقيما ازشون نقل مي کنه(مثل جناب حکيم در اين سند و نه بعديها‎)
خوب اگه از حکيم بگذريم نفر بعدي جناب محمد بن موسي است که نه تنها در کتب رجالي توثيق نشده ‏بلکه عده اي از علماي رجال ايشون رو راوي صادقي نمي دونن(مثلا ابن الوليد استاد صدوق) بنابراين سند در ‏اينجا مشکل مهمي پيدا مي کنه‎
از ايشون هم بگذريم نفر بعدي که محمد بن خالد طيالسي باشه هم توثيق نشده و بقيه سند مثل سند شيخ ‏طوسي است(سيف و صالح از علقمة‎)
بنابراين از مجموع اونچه که عرض شد نتيجه گرفته ميشه که اثبات صحت سند در اين مورد هم بسيار سخته ‏و تقريبا بايد گفت که اين سند هم موثق نيست‎
اما اينجا يه سؤال...حال که سند ثابت نشد آيا زيارت عاشورا رو ترک کنيم؟ و آيا نسبت دادنش به دين و ‏ائمه(ع)بدعت هست يا نه؟‎
جواب:خير...بدليل اينکه ما در امر زيارت ائمه(ع)يه اصل کلي و منصوص از شرع داريم اونم اينکه کلا ‏سلام بر ائمه(ع)و لعن دشمنان اونها لازم و توصيه شده است بنابراين اگه به قصد کلي و بدون قصد ‏خصوصيت اين زيارت رو بخونيم نه تنها کار بدي نيست که خيلي هم خوبه و ثواب داره(چون مضمونش ‏شرعا صحيحه از جهت سلام بر امام(ع)و لعن دشمن او) اما اگه بياييم و قصد خصوصيت کنيم و اين عبارات ‏رو به نحو قطعي به امام(ع)منتسب کنيم و به قصد خصوصيت و ويژگي خاص اون رو بخونيم عملي است ‏ناشايست و در بعضي موارد اين عمل موجب بدعت در دين هم ميشه چون اين انتساب ثابت نشده...مگه ‏مجتهدي طبق مبناي رجالي و اصولي خودش سند رو تام بدونه و احراز کنه که در اون صورت براي خودش و ‏مقلدانش حجته و مانعي نداره(با شرايط‎)
يک توصيه هميشگي:در هر چيزي که انتسابش به معصوم(ع)ثابت نشده قصد رجاء مشکل رو حل مي کنه ‏هرجا شک داشتيد قصد ورود رو رها کنيد و قصد رجاء کنيد تا مشکل از اين جهت حل بشه‎ ‎
‏"‏
به امید روزی که مغز های ما فراتر از گنجشک شود و غیرت دینی ما ‏بجای هوار هوار کردن در خیابانها و مزاحمت برای مردم ،ابتدایی ترین ‏چیز های دین که انسان بودن و انسان زیستن هست را به ما بیاموزد نه ‏مزاحمت برای دیگران و افکار مالیخولیایی.ممنونم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

دوستان عزیز بیایید گفتگو کنیم....

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.