با تشکر از همهء دوستان و نظرات سازندهء همگی نظرات و سوالات شما خصوصا آقا محمد به قدری خوب بود که ترجیح دادم توی وب سایت پاسخ بدم البته اگرکمی دیر مینویسم بعلت همین کلاسهای متعدد توحیدیه .
در مورد ممکن الوجود سوال شده بود دوباره توضیح میدم
حقایق عالم( یا مو جودات)از نظر عقلی یا کامل هستند یا ناقص
موجود ناقص مو جو دی است که وجود و عدم(بودن یا نابودی)هر دو را پذیرفته و گاهی هست و گاهی نیست و به اعتبار کلام خودم
دچار تغییر و تحول است
پس حکم و جود و عدم نسبت به او مساویست یعنی چیزی که گاهی موجود میشود و گاهی معدوم ÷س برای وجودش علتی وجود دارد اما آن علت باید حتما خارج از ماهیت خودش باشد
تا او را ایجاد کند
تمام وجود های ناقص توسط وجودی کامل باید خلق شوند حالا اگر هیچ وجود کاملی نباشد ،پس لازم میشود که اصلا موجودی نباشد و این خلاف حس است
وجود کامل یا واجب الوجود وجودی است که جامع جمیع صفات کمال و خالی از هر گونه نقصی باشد
مخلوقات سه حالت دارند
1:یا همه مستقل هستند و وجو دشان از خودشان است بنابراین باز هم ذات واجب الوجودی ثابت میشود
2:یا همگی ممکن هستند و وجودشان عارضی است حال اگر موجودی که همهء اینها را بوجود آورده خالق است و واجب الوجود اگر هم بگوییم همه ناقص هستند ،نیاز به واجبیت را چه کنیم؟پس عقلا اشکال دارد
3:بعضی ناقص و ممکن و بعضی کامل هستند
خب درسته که اینجا واجب الوجود ثابت میشود اما در باب توحید دوءیت و ثنویت حذف میشود چون در چار چوب زمان و مکان اثبات میشود
تسلسل و دور چیست
تسلسل: اگر بگوئیم خالق مثلا این لیوان کیست؟انسان خالق انسان کیست؟ خدا خالق خدا کیست؟مثلا این میز خالق میز کیست؟کهکشان و...
اصلا ما سوال اول را برای چی پرسیدیم؟چون وجود خالق برای ممکن واجب است دنبال سازندهء ممکن الوجود گشتیم اما در اینجا بیخودی داریم صورت مساله رو با تمام ایراد هاش بزرگتر میکنیم به این رویّهء غلط میگوییم تسلسل.پس میگیم تمام اشیا ممکن هستند و زمان و مکان برانها احاطه دارد خالق زمان و مکان در خود زمان و مکان نمیشه که اسیر باشه پس قابل شمارش نیست و او واجب الوجود است که قبلا شرح دادیم
اگر بگوییم ( جدای زمان استد لال از روش دیگر)دو وجود وابسته به هم واجب الوجودند و خودشام همدیگر را خلق کردند چه حالتی میشود؟ به این دور میگویند
مثلالیوان کتاب را خلق کرده و کتاب هم لیوان را
خب در حالت خلقت کتاب ،لیوان بوده و کتاب معدوم پس لیوان قبل از کتاب بوده وبر هر آنچه کتاب داشته متقدم
در مورد خلقت شدن لیوان توسط کتاب :کتاب بوده و لیوان نبوده
نتیجه
وجود لیوان چون بر تمام کل وجودی کتاب تصرف داشته یکی از متصرفاتش بودن قبل از لیوان بوده پس لیوان هم باید قبل از خودش باشه و هم بعد از خودش که این محال ممکنه
این روش ابطال دور و تسلسله
یکی از دوستا ن یک سوالی پرسیده که مگه خدا با پیامبر یا حضرت موسی علیهم السلام صحبت نکرده؟
پس او هم در قالب زمان و مکان گنجانده میشود
کاملا این حرف صحیحه
اما سوال من:آیا خدا ابزار صحبت کردن دارد؟ یعنی دهان و زبان و... دارد؟خب اگر داشت که خدا نبود مثل ما بود
صحبت کردن چندین معنا داره یکیش توسط فرشتهء وحیه یکیش ابراز و تجلی ذات در قالب افعال است مثل قلنا یا نار کونی بردا و سلا ما علی ابرا هیم
یکی از مصادیق صحبت کردن که پا سخ شماست اینه:صدا و صحبت کردن چیه؟ارتعاش هوا و رسیرن این ارتعاش به گوش انسانه.صحبت کردن خدا یعنی خلق کردن این ارتعاش در هوا.همین
پس خدا دهان و ... نداره اما یک صدا از عدم خلق میکنه.خب خدا هر لحظه در حال خلقه چه ایرادی داره با پیامبرش اینگونه خلق کنه؟؟؟؟اونوقت اون صدا فعل خدا بحساب میآد نه ذات خدا و نه صدایی که از ذات خارج شده
که توضیحاتش برای درسهای بعد بود اما اجمالا این را بیان کردم
ادامه داره
در مورد ممکن الوجود سوال شده بود دوباره توضیح میدم
حقایق عالم( یا مو جودات)از نظر عقلی یا کامل هستند یا ناقص
موجود ناقص مو جو دی است که وجود و عدم(بودن یا نابودی)هر دو را پذیرفته و گاهی هست و گاهی نیست و به اعتبار کلام خودم
دچار تغییر و تحول است
پس حکم و جود و عدم نسبت به او مساویست یعنی چیزی که گاهی موجود میشود و گاهی معدوم ÷س برای وجودش علتی وجود دارد اما آن علت باید حتما خارج از ماهیت خودش باشد
تا او را ایجاد کند
تمام وجود های ناقص توسط وجودی کامل باید خلق شوند حالا اگر هیچ وجود کاملی نباشد ،پس لازم میشود که اصلا موجودی نباشد و این خلاف حس است
وجود کامل یا واجب الوجود وجودی است که جامع جمیع صفات کمال و خالی از هر گونه نقصی باشد
مخلوقات سه حالت دارند
1:یا همه مستقل هستند و وجو دشان از خودشان است بنابراین باز هم ذات واجب الوجودی ثابت میشود
2:یا همگی ممکن هستند و وجودشان عارضی است حال اگر موجودی که همهء اینها را بوجود آورده خالق است و واجب الوجود اگر هم بگوییم همه ناقص هستند ،نیاز به واجبیت را چه کنیم؟پس عقلا اشکال دارد
3:بعضی ناقص و ممکن و بعضی کامل هستند
خب درسته که اینجا واجب الوجود ثابت میشود اما در باب توحید دوءیت و ثنویت حذف میشود چون در چار چوب زمان و مکان اثبات میشود
تسلسل و دور چیست
تسلسل: اگر بگوئیم خالق مثلا این لیوان کیست؟انسان خالق انسان کیست؟ خدا خالق خدا کیست؟مثلا این میز خالق میز کیست؟کهکشان و...
اصلا ما سوال اول را برای چی پرسیدیم؟چون وجود خالق برای ممکن واجب است دنبال سازندهء ممکن الوجود گشتیم اما در اینجا بیخودی داریم صورت مساله رو با تمام ایراد هاش بزرگتر میکنیم به این رویّهء غلط میگوییم تسلسل.پس میگیم تمام اشیا ممکن هستند و زمان و مکان برانها احاطه دارد خالق زمان و مکان در خود زمان و مکان نمیشه که اسیر باشه پس قابل شمارش نیست و او واجب الوجود است که قبلا شرح دادیم
اگر بگوییم ( جدای زمان استد لال از روش دیگر)دو وجود وابسته به هم واجب الوجودند و خودشام همدیگر را خلق کردند چه حالتی میشود؟ به این دور میگویند
مثلالیوان کتاب را خلق کرده و کتاب هم لیوان را
خب در حالت خلقت کتاب ،لیوان بوده و کتاب معدوم پس لیوان قبل از کتاب بوده وبر هر آنچه کتاب داشته متقدم
در مورد خلقت شدن لیوان توسط کتاب :کتاب بوده و لیوان نبوده
نتیجه
وجود لیوان چون بر تمام کل وجودی کتاب تصرف داشته یکی از متصرفاتش بودن قبل از لیوان بوده پس لیوان هم باید قبل از خودش باشه و هم بعد از خودش که این محال ممکنه
این روش ابطال دور و تسلسله
یکی از دوستا ن یک سوالی پرسیده که مگه خدا با پیامبر یا حضرت موسی علیهم السلام صحبت نکرده؟
پس او هم در قالب زمان و مکان گنجانده میشود
کاملا این حرف صحیحه
اما سوال من:آیا خدا ابزار صحبت کردن دارد؟ یعنی دهان و زبان و... دارد؟خب اگر داشت که خدا نبود مثل ما بود
صحبت کردن چندین معنا داره یکیش توسط فرشتهء وحیه یکیش ابراز و تجلی ذات در قالب افعال است مثل قلنا یا نار کونی بردا و سلا ما علی ابرا هیم
یکی از مصادیق صحبت کردن که پا سخ شماست اینه:صدا و صحبت کردن چیه؟ارتعاش هوا و رسیرن این ارتعاش به گوش انسانه.صحبت کردن خدا یعنی خلق کردن این ارتعاش در هوا.همین
پس خدا دهان و ... نداره اما یک صدا از عدم خلق میکنه.خب خدا هر لحظه در حال خلقه چه ایرادی داره با پیامبرش اینگونه خلق کنه؟؟؟؟اونوقت اون صدا فعل خدا بحساب میآد نه ذات خدا و نه صدایی که از ذات خارج شده
که توضیحاتش برای درسهای بعد بود اما اجمالا این را بیان کردم
ادامه داره
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
دوستان عزیز بیایید گفتگو کنیم....
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.