۱۳۸۸ فروردین ۲۰, پنجشنبه

ضربت خوردن و دروغها....بحث آزاد5

با سلام خدمت تمام دوستان عزیز و با عرض تبریک این ایام...در کامنتی یکی از دوستان بسیار عزیز مطالبی نوشته بودند که واقعا باعث تعجب بنده گردید.دوستان بار ها و بار ها عرض کردم بدون سند موثق،بدون یقین از مطلبی آن را درج نفر مایید ومخصوصا در باب نسبت دادن مطالب واهی به ائمه علیهم السلام.اگر هر حدیثی را بخواهیم بپذیریم که نمیشود ... در باب یک مسئلهء واحد100 جور حدیث جور واجور و متضاد و معارض با هم داریم.لااقل زحمت بکشید ببینید حدیثی که شما میفرمایید اصلا سلسله اسناد متصل به معصوم علیهم السلام دارد؟؟؟یا خیر ؟بعضی از احادیث به ظاهر مفترق،در اصل قابل جمع هستند اما بعضی از احادیث خیر.شما ببینید در باب شهادت حضرت امیر علیه السلام چند جور حدیث داریم!!!یک حدیث داریم که حضرت آمدند و ابن ملجم را بیدار کردند که عملی که میخواهی انجام دهی دیر نشود بعد در سجده به حضرت ضربه زدند.( کتاب روضه الواعظین 134-مناقب آل ابی طالب ج2 و بحار الانوار)در حدیثی دیگر داریم که حضرت توسط ابن ملجم و شبیب و مجاشع بن وردان شهید شدند.در حدیث دیگری داریم که این 3 نفر موقع ورود حضرت به مسجد زمانی که فرمودند الصلوه،به حضرت حمله کردند و گفتند:الحکم لله لا لک(حکم برای خدا است نه برای تو)بطرف حضرت هجوم بردند که شمشیر شبیب به در مسجد خورد و شمشیر ابن ملجم به حضرت اثابت نمود(موافق روایت مسعودی و روایت جناب شیخ مفید رحمه الله علیه) در بعضی مقالات تاریخی آمده که اصلا شهادت ایشان در مسجد نبوده!!!سر راه حضرت کمین کردند و ایشان را ترور کردند اما راوی حقه باز چون دیده شیعیان متعصب بر او خرده میگیرند گفته جبرئیل فریاد کشید که تهدمت والله ارکان الهدی از صدای داد و فریاد جبرئیل علیه السلام مردم در کوچه ریختند و ابن ملجم را تعقیب و دستگیر کردند.البته درسته که عربها عقل درست و حسابی نداشتند،اما معمولا فرد تروریست باید نوعی عمل کند که لااقل یک درصد احتمال فرار کردن وازدواج با قطامه را داشته باشد... در هر حال دوست محترمی که فرمودند الخطه (مندل که البته ایشون میگویند فرق میکند اما ما هیچ تفاوتی میان این دو موضوع ندیدیم)را حضرت شیث ابداع کرد باید حضورشان عرض کنم برای شهادت حضرت امیر علیه السلام و نحوه و علت شهادت ایشان حیرانیم چه برسه به جناب شیث که اصلا معلوم نیست چندمین پیامبر خدا بودند،چندین هزار سال با ما فاصله داشتند،اسناد آن چه بوده و.... .مشابه همین اسناد را در مورد رمل داریم که حضرت دانیال رمل را اختراع فرمودند و معجزه ایشان بود!!!در حدیثی دیگر دیدم که چوب عصای موسی علیه السلام،عصای حضرت آدم علیه السلام بود !!!من نمیفهمم عصای حضرت آدم علیه السلام چه شاخصه ای داشت و راویی که 100 سال قبل این روایت را جعل کرده چند میلیون سالش بوده !!!در مورد عظمت حضرت امیر علیه السلام قصه قلع قلعه خیبر و دروازه ای که 40 مرد جنگی فقط میبستند و باز میکردند ،پرواز حضرت بر فراز خندق با دروازهء کنده شده و عبور لشگر ظفر مند اسلام از روی دروازه در حالی که پاهای حضرت بازمین تماس نداشتند،جنگ ایشان با مرهب (که4 عمامه-دو کلاهخود و 2 سنگ آسیا بر سرش بسته بود) ودراز شدن شمشیر حضرت به اندازه خط استوا و نگرانی جبرئیل علیه السلام از دریده شدن کره زمین،یا اصلا همین لفظ جبرئیل علیه السلام که به خدا ارکان دین خدا منهدم شد کفر مطلقه.اگر ارکان دین ائمه اثنی عشریه هستند و زمین از حجت خدا خالی نمیماند،چطور حضرت جبرئیل علیه السلام حتی اینقدر فهم و شعور ندارد که زمین بدون حجت و بدون رکن هدایت باقی نمانده؟؟؟؟همین راویان بیشرف و بی دین ،وقتی تقدس شهادتی اینچنینی به شهادت حضرت امیر علیه السلام دادند برای کثیف تر کردن وجهه معاویه لعنه الله علیه آمده اند و گفته اند (نقل از کتاب منتهی الامال ص 279)که برک بن عبدالله در رکوع یا سجود(خودشان هم نمیدانند)با شمشیر آمد پشت معاویه ایستاد(و باصطلاح از فاصله 20 سانتی نشانه گرفت )که معاویه لعنتی را بزند شمشیر به ران او خورد و دکتر حاذق گفت حیف...این شمشیر به عرق النکاح(آلت تناسلی )ایشان برخورد کرده برای درمان ،چون شمشیر زهر آلود بوده برای دفع سم باید به میلهء گداخته ،قسمت مذکور را بسوزانند یا باید مدام شراب بخورد اما دیگر نمیتواند بچه دار شود و ایشان گفت من شراب میخورم.خداییش ازاین مورد باردتر و خنده دار تر دیده اید؟؟؟این آقای برک بن عبدالله را تصور کنید که پشت سر معاویه ایستاده سر ایشون رو بزنه ، شمشیرش به ... فلان جای او خورده ِ امتحان کنید ببینید اصلا در حالت سجده یا رکوع احتمال چنین معجزه ای وجود دارد؟؟؟ حالا حکایت دوستان ما شده.میگویند حضرت دانیال در قصر بودند و به افراد فرمان دادند که با رمل پیغمبر موجود در کاخ را پیدا کنید ... یا یکی از جنها یکی را دزدیده بود حضرت دست به کار شدند و .... .یکی از دوستان میگفت بنازم به حضرت...گفتم چرا؟چی شده؟گفت حضرت با یک الاغی که سر آدم داشت (براق نقل از حدیقه الشیعه مقدس اردبیلی)معراج رفتند.از کرات آسمانی رد شدند و رسیدند به خدا با او غذا خوردند و بر گشتند .اینقدر این اتفاق سریع بود که هنوز کلون در از حرکت نایستاده بود!!!!یکی از دوستان گفت:اون کدوم پدر سوخته ای بوده که حواسش به کلون در بوده و این واقعه را ثبت کرده!!!!بیایید یک سر سوزن با قضایا علمی برخورد کنید.در باب قرین یا همزاد هم باید عرض کنم آیاتی در قرآن هست که لفظ قرین دارد اما در هیچکدام این آیات به معنای موجود خاصی بنام قرین نیست .در جایی فرموده اگر فلان کار را انجام دهی شیطان قرین وهمنشین تو میشود.خب شیطان موجودی کاملا مشخص است قرین هم یعنی همنشین .کدام ترجمه قرآنی دلالت بر حدوث و جنسی بنام قرین را میدهد؟؟؟؟؟؟ الله اعلم بحقایق الامور.خواهش میکنم کمی علمی تر بحث کنید.ممنونم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

دوستان عزیز بیایید گفتگو کنیم....

توجه:فقط اعضای این وبلاگ می‌توانند نظر خود را ارسال کنند.